مسعوداصغرنژادبلوچی
فنون داستاننویسی در دوران معاصر بهگونهای است که دیگر نمیتوان ذیل یک شخص یا یک کتاب یا یک جریان به شکل تک بُعدی مباحث را مورد بررسی قرار داد. سبک نگارش و زاویه دید و نگاه موشکافانه به جلوه های نویسندگی حرفهای، رونق خاصی بخشیده است. ضمن خواندن یک رمان در دوران معاصر موضوع ِقرائتهای نقادانه ذیل تناقضهای مفهومی، موجب گردیده حتی تا بدان جا این مقوله پیش رود که نویسنده عدم انسجام خود را ذیل قانونی به نام فقدان قاعده در داستان ارائه کند. کند زیادهروی و زیادهخواهی در نشر همیشه موجب ابتذال خاصی است که بهراحتی میتوان آن را رصد نموده و مورد بررسی قرار داد. در هر دوران یک نویسنده شاخص به عنوان سرآمد دردها و درک ها در اتصال کوتاهی بین جابجایی نسل ها قرار می گیرد و ضمن روایت داستانی، آنچه در گذشته یک مردم اتفاق افتاده است را با پیوند زدن و جملات حکیمانه به شکل داستانی ارائه می نماید تا یک قوم یا جامعه از عملکرد های متفاوت کارکردی در روشهای کاربردی تحقیق و بررسی در ادبیات شفاهی بهره جسته، قاعدهای را رقم بزنند به عنوان ادبیات شفاهی. نویسندگان پیشرو ایران از نمایشنامهنویسی تا طرحواره، همیشه و همه جا سعی بر ارائه یک دنیای متفاوت از دنیای حقیقی در فضای داستان هستند. آنها سعی دارند با جلوه گر نمودن فضاهای متفاوت از هند دور تا آمریکای لاتین ِندیده توسط خیلی ها، نوعی از ادبیات را برای مردم به شکل بازنمایی ادبیات جهان ارائه دهند؛ در صورتی که پتانسیل ها و نگاه های خاص و عملکردهای پژوهی در ذیل زاویه دید و سبک نگارش میتواند در هر قوم و جغرافیای مرزی، ایجاد یک شاکله خاص را بکند. به عنوان مثال داستان یک ماهیگیر با قایق شکسته که در نهایت تبدیل میشود به سوژهی ارنست همینگوی و پیرمرد دریا را مینویسد میتواند در همین سطح و شاید خاصتر در شمال یا جنوب ایران رخ بدهد و موضوعی است که نیز قابل انطباق و تحلیل است؛ اما سورتمهسواری و اتفاقهای فانتزی خاص که دور از ذهن مخاطب عام رو به ضعیف یا طبقه پایین اجتماعی است به شکل یک فانتزی نمود پیدا میکند. درصورتیکه در همه جغرافیاها برف مقولهای است که ذیل آن به آدمبرفی سازی، سورتمهسواری و اسکیت پرداخته میشود. به همین خاطر تعصب بیمورد و تأکید بیجا بر معین کردن جغرافیایی درک و درد موجب گردیده ادبیات داستانی ما ذیل یک فضای مشخص تکرار شود و جایگاه اصلی آن را ذیل هنر ِترجمه و خواستنها و روایتها و معرفیها و نهایتاً اینکه چه کسی معیار ساز است مترجم یا محقق روانه بازار نشر ادبیات داستانی بودند که خوشبختانه تا به امروز، داستاننویس موفقی، لااقل در هفتادسال گذشته زبان فارسی بعد از صادق هدایت و احمد محمود و دولتآبادی و… امثالهم به وجود نیامده است.
هفتاد سال بدون داستان نویس مطرح بودن، هنر خاصی است
برچسب ها
گزارش خاتونشرق از وضعیت منابع آبی نیشابور
کاهش موقت کسری آب در نیشابور زیر سایه مصرف بیرویه
حذف معافیت بیمهای رسانهها؛ ضربهای خاموش بر پیکر نیمهجان اطلاعرسانی
بیکار شدن خبرنگاران و سکوت معنادار وزیر کار و نمایندگان مجلس
کاهش موقت کسری آب در نیشابور زیر سایه مصرف بیرویه
خاتون شرق- یکلحظه تصور کنید آب برای همیشه از زندگی حذف شود! تصویری از آیندهای آخرالزمانی که در برخی فیلمهای هالیوودی مانند تلماسه به تصویر کشیده میشود.
سفر حج یا میدان مین؟
خاتون شرق- دستگیری حجتالاسلام غلامرضا قاسمیان در عربستان، اگرچه ظاهراً یک اتفاق فردی در بستر مناسک حج بود، اما بهسرعت به بحرانی رسانهای و دیپلماتیک تبدیل شد؛ بحرانی که نه محصول خصومت تازهای از سوی سعودیهاست و نه بیپایه در قوانین کشور میزبان. آنچه این ماجرا را به مسئلهای فراتر از یک بازداشت ساده بدل میکند، نحوه ورود بیملاحظه برخی چهرهها به عرصههای حساس سیاست خارجی، بدون توجه به عواقب گفتارشان برای ۸۵ میلیون ایرانی است.
بیکار شدن خبرنگاران و سکوت معنادار وزیر کار و نمایندگان مجلس
خاتون شرق- در روزگاری که خبرنگاران و فعالان رسانهای با کمترین امکانات، وظایف خطیر اطلاعرسانی، شفافسازی و نقد قدرت را بر دوش دارند، تصمیمهای ناعادلانه و غافلگیرکننده برخی نهادها، بهجای حمایت، سد راه کار آنها شده است. تازهترین نمونه، بخشنامه سازمان تأمین اجتماعی مبنی بر حذف معافیت سهم کارفرما در بیمه کارکنان رسانههاست؛ تصمیمی که نهتنها پشتوانه کارشناسی و گفتوگو با بدنه رسانهای ندارد، بلکه آشکارا در تضاد با شرایط بحرانی امروز رسانههاست.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.