مسعود اصغرنژاد بلوچی
شعر و ادبیات امروز در چه فضای محتوایی نفس میکشد؟
محتوای شعر سپید و اشعار بیوزن بهطور عمده ادبیات امروز بیشتر سیاسی و آزادی طلبانه است. مطالبه گری اجتماعی و سیاسی محتوای اصلی این شعرهاست و کمتر عاشقانه اما تعداد کمی که یکی هم استاد محمدرضا عبدالملکیان هستند هنوز اشعارشان در فضای عاشقانه نفس میکشد؛ اما شعر امروز شعر جریان سازی نیست، شاملو جریان ساز بود امروز همه شاعران دنبالهرو هستند از مشهورترین آنها تا شاگردانی چون من.
چرا ادبیات امروز در درون بدنه خود به چالش رسیده است به زبان ساده شعر مخاطب کمی دارد؟
شعر امروز با توده مردم همراه نیست، ظاهراً لباس مطالبه گری به تن دارد اما این لباس زیادی مجلسی و بهاصطلاح لاکچری است. مطالبات اجتماعی از سطح دغدغه مردم خیلی فاصله دارد.
زمان مشروطه شعر خود را هماهنگ با خواستههای مردم کرد، از برج عاج نشینی و سبک فاخر فاصله گرفت و به میان مردم آمد. همان زمان شاعرانی که برای اهداف انقلاب با زبان شعر به کمک مردم آمدند مورد هجمه طبقه ادیبان بودند امروزه نیز همینطور است.
شاعرانی مثل سید اشرفالدین حسینی، میرزاده عشقی، ملکالشعرای بهار و … کسانی بودند که لحن فاخر را کنار گذاشتند و زبان همهفهم را وارد شعر کردند.
امروزه هم شاعرانی که بخواهند شعر بافهم ساده یا سهل و ممتنع بنویسند از طرف همصنفان خود متهم به عامهپسندی میشوند.
نه شعر بلکه داستان و هر نوشتاری اگر دچار دغدغههای سانتی مانتال باشد از مردم فاصله میگیرد، البته منظور این نیست محتوای زرد و سطح پایین باید تولید شود اما اهل قلم، همانگونه که حواسش به خواسته عمومی جامعه هست، باید نیمنگاهی به بالا بردن سلیقه مخاطب داشته باشد و این هر دو قابلجمع است و نقیض هم نیستند.
به نظر شما راهکاری وجود دارد تا شعر از دهه بندیها و دستهبندیها و جنسیت گرایی ها فاصله بگیرد؟
شعر از اندیشه میآید، مؤلف اگر مستقل بیندیشد و تجربه زیستی ش را در نوشتارش بیاورد از تمام وابستگیها رها میشود. اگرچه به نظر منتقدان هیچ شاعر و نویسنده و اساساً هیچ متفکری نمیتواند از قید ایدئولوژی حاکم، آزاد و مستقل بیندیشد اما تا حد زیادی میتوان استقلال فکری را حفظ کرد
تعداد زیاد شاعران صاحب کتاب امروز را مثبت میانگارید یا منفی؟
دید مثبتی ندارم، من از نسلی هستم که برای رسیدن به جایگاه هنری و ادبی بسیار تلاش میکردهاند چه زمانی که تئاتر کار میکردم که برای حضور بر صحنه بسیار زحمت میکشیدیم و چه حالا که میتوانم در ادبیات با زرد نویسی و ژانر نویسی و مطالب ترند شناخته شوم ولی راه طولانیتری را انتخاب کردهام. به نظر من عرصه ادبیات و تفکر شأن دارد این شأن به معنای آن نیست که فضا را بسته نگهداریم، بلکه برای ورود در باز باشد اما برای خروجی که همان کتاب یا هر محصول فرهنگی است باید سختگیری و مراقبه انجام شود. قرار نیست حالا که هر کسی میتواند به راحتی جواز نشر بگیرد و هر اثری را چاپ کند نویسنده و هنرمند هم همراه این جریان شود.
برای همین مردم به نویسنده و شاعر احترام میگذارند و شأن خاصی برایش قائلاند چون کار او را نتیجه تفکر و تعقل و تمرین فراوان همراه با مراقبه میدانند، اینگونه که نوشتن امری قدسی بهحساب میآید.
برخی برعکس اعتقاد به آزادی در این عرصه دارند که هرکس بگذارید بیاید حرفش را بزند مخاطب خودش میفهمد کی بد است بهمرور پس میزند؛ اما به گمان من این ناهنجاری و بلبشوی فرهنگی است نه آزادی.
در ضمن در زمانهای هستیم که پروپاگاندا و هیاهوی فضای مجازی، فن پیجویی کردنها و تبلیغات رنگارنگ تفکر و انتخاب را از خواننده سلب میکند؛ چهبسا هرگز معلوم نشود کدام اثر خوب است و کدام خوب نما! اتفاقی که در طولانیمدت نیفتد این است که خواننده عمومی از فضای شهر و داستان زده میشود چون مدام میشنود فلان اثر درجهیک است میخواند و درنهایت میبیند به لعنت خدا نمیارزد. همینطور شده که مردم میگویند شعر سپید یعنی شعری که نفهمی چه میگوید!
پس شاعر زیاد باشد اشکالی ندارد ولی چاپ و عرضه کتاب ظلم به خواننده است مردم پول میدهند کتاب میخرند که چیز خوب بخوانند نه هر تراوش فکری بیارزشی را چرا مخاطب امروز با برخی از شعرها ارتباط نمیگیرد؟
این موضوع دوطرفه است، یک بخش برمیگردد به همان پاسخ سؤال قبل که پاسخ نیازهای خود را در این اشعار پیدا نمیکند، جهان شعر جهانی بسیار متفاوت از آن چیزی است که درک میکند و او را احاطه کرده، دغدغههای که دارد پرسشهایی که برایش پیش میآید در این اشعار پیدا نمیکند. هم به لحاظ محتوا و همزبان و کلماتی که به کار گرفته میشود. دایره واژگان شعر امروز هنوز بهروزرسانی نشده. نیما سعی کرد از کلمات مورداستفاده روزگارش در شعر بهره ببرد همچنین در روزگار قبلتر از آن استاد بهار؛ که باعث شد خواننده احساس قرابت با شعر کند.
اما بخش دوم این ماجرا مربوط به سواد خواننده امروزی است. مخاطب عام سعی نمیکند سواد شعرخوانی خود را بالا ببرد. چه به لحاظ دایره واژگانی چه سطح تفکر و وسعت دنیای پیرامونش.
با توجه به اینکه بناست در رابطه با مجموعه شعرتان گفتوگوی دیگری داشته باشیم در این نشست بهعنوان سخن پایانی اگر مطلبی هست بفرمایید:
حرف آخر را درباره شهر نیشابور و خراسان میگویم. خراسان از گذشته مرکز ادب و تمدن و هنر بوده است. در نیمه دوم قرن سوم تا پایان قرن پنجم، سبک خراسانی در خراسان بزرگ شکل گرفت. یعنی نخستین آثار زبان فارسی. از رودکی گرفته تا فردوسی و بعدها خیام و عطار همگی اهل خراسان بزرگ بودهاند.
من علاقه خاصی به شهر نیشابور دارم به واسطه فیروزه و فیروزه تراشی، به خاطر آخرین ایستگاه توقف قبل از مشهد، امام رضا (ع)، برای نام نیشابور که همواره یادآور تمدن شرق است.
گفتگو با سمیه جمالی؛ غزل سرا
هوای شعر ابری ست
سمیه جمالی، متولد و ساکن تهران، کارشناسی باستانشناسی از دانشگاه تهران، در دوره نوجوانی داستان و شعر مینوشتم بیشتر اشعارم کلاسیک و در قالب غزل و دوبیتی بود.
داستان میفرستادم برای مجلات سروش بهصورت مکاتبهای نقد میشد و گاهی چاپ. در دوره دانشگاه و تا همین اواخر تئاتر کار میکردم بیشتر کارگردانی و دستیار کارگردان و کمتر بازیگری. سال ٩٧ بهصورت جدی دوباره برگشتم به نویسندگی و ادبیات. اولین مجموعه شعرم که گزیده اشعار سپید کوتاه من هست در سال ٩٩ چاپ شد.
الآن بیشتر داستان مینویسم و همت اصلی من روایتهای غیرداستانی و نان فیکشن هست؛ اما چند فیلمنامه نوشتم که ساختهشده و در نشریات و سایتهای مختلف همقلم میزنم.
کارگاه و کلاسهای مختلف شرکت میکنم و ادبیات رو بسیار جدی دنبال میکنم برای داستاننویسی برنامه دارم. از شرکت در کلاسها و مطالعات فلسفی تا مطالعه و کاربر متون کهن با امثال استاد میر شکاک
لینک کوتاه :
http://khatoonesharghonline.ir/?p=6341
برچسب ها
مصاحبه با مجری طرح فيلم ضدقهرمان به بهانه اکران اين فيلم در جشنواره سينما حقيقت
روایتی دیگر از خلخالی نخستین حاکم شرع دادگاههای انقلاب
درسگفتار ادبی
ارزش شعر فارسی در نگاه مخاطب۲
درسگفتار ادبی
ارزش شعر فارسی در نگاه مخاطب
مصاحبه با مجری طرح فيلم ضدقهرمان به بهانه اکران اين فيلم در جشنواره سينما حقيقت
روایتی دیگر از خلخالی نخستین حاکم شرع دادگاههای انقلاب
خاتون شرق- فيلم مستند «ضدقهرمان» که با نگاهي تازه و جسورانه به شخصيت صادق خلخالي و تضاد ديدگاههاي او با شهيد بهشتي پرداخته است پس از دو سال تلاش و عبور از موانع متعدد موفق به حضور در بخش مسابقه ملي هجدهمين جشنواره بينالمللي فيلم مستند ايران «سينماحقيقت» شد.
درسگفتار ادبی
ارزش شعر فارسی در نگاه مخاطب۲
درسگفتارهای ادبی(8)
درسگفتار ادبی
ارزش شعر فارسی در نگاه مخاطب
درسگفتارهای ادبی(7)
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.