‌آقای فرماندار! به این سادگی‌ها که شما می‌گویید نیست
‌آقای فرماندار! به این سادگی‌ها که شما می‌گویید نیست
خاتون شرق - به یاد دارم زمانی که عبدالله کوپایی استاندار خراسان بود، در معرفی فرماندار وقت نیشابور که فکر می‌کنم آقای بشارتی بود در شورای اداری شهرستان گفت: استان خراسان یک استان ویژه است و شهرستان نیشابور، یک شهرستان ویژه‌ی ویژه. لغت ویژه در سخنان مقامات سیاسی کشور، معمولا به معنای خاص و غیر معمول و خیلی سیاسی و حساس و اینها بکار می‌رود.

ابوالفضل یغما
به یاد دارم زمانی که عبدالله کوپایی استاندار خراسان بود، در معرفی فرماندار وقت نیشابور که فکر می‌کنم آقای بشارتی بود در شورای اداری شهرستان گفت: استان خراسان یک استان ویژه است و شهرستان نیشابور، یک شهرستان ویژه‌ی ویژه. لغت ویژه در سخنان مقامات سیاسی کشور، معمولا به معنای خاص و غیر معمول و خیلی سیاسی و حساس و اینها بکار می‌رود.
با وجود اینکه مسؤولان استان، همیشه نیشابور را یک شهرستان ویژه می‌دانسته‌اند چرا در معرفی فرمانداران، همواره، افرادی را منصوب می‌کرده‌اند که توانمندی بالایی در امور کلی شهرستان نداشته‌اند و یا افراد غیر بومی را به این سمت منصوب می‌کرده‌اند که معمولا یکی دو سالی طول می‌کشد تا طرف، رشته‌ی کار در نیشابور دستش بیاید و غث و سمین مسائل شهرستان برایش روشن شود و تازه می‌آید بر کار سوار شود که یا دولت یا مجلس دچار دگرگونی می‌شود و خلاص. هر چه این بنده‌خدا رشته کرده، پنبه می‌شود و می‌رود تا فرمانداری بعدی. یا حادثه‌ای پیش می‌آید مثل آنچه برای مرحوم فرهمند نکو پیش آمد و کل مطلب برنامه‌ریزی‌های مرحوم را منتفی کرد و باز روز از نو و روزی از نو.
الغرض، آقای دونده هم که اخیرا منصوب شده، به گفته‌ی خودش سابقه‌ی کارشناسی فرمانداری در دو سه شهرستان و دو مورد بخشداری را داشته و اولین تجربه‌ی فرمانداری‌اش در نیشابور است.
و جالب اینکه ایشان بر اساس اطلاعاتی که از اطراف گرفته، سبب شهرت نیشابور را سرآمدی اختلافات مسؤولان می‌داند و همین ابتدای کار، برای خودش یک خاکریز بزرگ درست کرده که عبور از آن چندان آسان به نظر نمی‌رسد. من که سال‌ها در رسانه‌های استان کار کرده‌ام، می‌دانم که تقریبا در همه‌ی شهرستان‌ها چنین داستان‌هایی هست و اگر گاها پیشرفت اقتصادی یا فرهنگی یک شهرستان، تکان بزرگی خورده، بر اثر ارتباطات نمایندگان آن شهرستان با بالادستی‌ها، یا وجود افراد شاخصی از آن شهرستان در رده‌های اجرایی و سیاسی بالا بوده است. مثل آنچه در مورد آقای روحانی و ده ایشان، یا آقای احمدی نژاد و شهر ایشان مطرح بود. یا نمونه‌ای داریم که یک وقتی، مرحوم راه‌چمنی (اگر اشتباه نکنم) رئیس سازمان بهزیستی کشور بود و در روستای زادگاه خودش در حوالی جغتای، یک مرکز بزرگی درست کرد که کارهایی فراتر از حد شهرستان باشد و عاقبت با رفتن ایشان، همه چیز متوقف شد و الان سال‌هاست که آن دم و دستگاه، در همان بیابان برهوت خاک می‌خورد و دست آخر هم دادند بخش خصوصی که نصفه نیمه، کارهایی کرد و اصلا شباهتی با آن رؤیای مرحوم راه‌چمنی نداشت. یا همین استادیوم بزرگ ورزشی در بلوار جانبازان نیشابور که در دوره‌ی آقای هاشمی رفسنجانی، و با فشار بالای نمایندگان شهرستان و نیشابوری‌های بلندپایه، بنیاد شد و قرار بود دو سه ساله بهره‌برداری شود و هنوز که هنوز است بعد از ۳۰ سال و اندی، نیمه کاره مانده و خدا می‌داند کی تمام شود و چه تمام شدنی!!
آیا واقعا با تجربه‌ای که فرمانداران پیشین شهرستان داشته‌اند و با تصور و تصویری که استان از نیشابور دارد، نباید فرمانداری با شرایط سیاسی و شناختی جامع‌تری در این شهرستان به کار می‌گمارد؟ البته منظورمان این نیست که آقای دونده، شرایط لازم را ندارد؛ اتفاقا، بر عکس، معتقدیم رده‌های کارشناسی فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها، شناخت کامل‌تری از اوضاع دارند و افراد بالنسبه توانمندتری از بالادستی‌هایشان هستند. ولی شناخت شهرستانی که افراد به سمت فرماندار آنجا منصوب می‌شوند چیز دیگری است.
اما به هر روی، هر چه هست آقای دونده، فعلا فرماندار نیشابور است و ما هم به عنوان رسانه‌ی شهرستان، در خدمت ایشان هستیم تا کمک کنیم منویات و سیاست‌ها و برنامه‌هایی را که استان و کشور در نظر دارند در نیشابور اجرایی شود. عجالتا چند نکته را پیرامون وضعیت شهرستان، به استحضار آقای دونده می‌رسانیم که ممکن است در ارزیابی صحیح از اوضاع، کمک‌حال وی باشد.
نخست اینکه از فرماندار تشکر می‌کنیم که علی‌رغم اینکه گفت وقت دادن و کرسی در نظر گرفتن برای صحبت خبرنگاران در شورای اداری، غیر قانونی است، مع‌هذا این خطر را می‌پذیرد و حاضر است به نماینده‌ی رسانه‌های شهرستان، جایگاهی برای طرح مباحث رسانه‌ها و نظرات‌شان در مورد مسائل خرد و کلان شهرستان، داده شود.
دو دیگر اینکه دونده در نشست خبری هفته‌ی پیش، یک‌ سری کلیات راجع به نیشابور گفت که با حذف و سمح جزئیات، در مورد هر شهرستانی می‌شود گفت و گزکی هم دست کسی نمی‌دهد و البته گرهی هم از کار نمی‌گشاید. اما یک جاهایی هم مشاوران ایشان، اطلاعات درستی به ایشان نداده بودند.
مثلا اینکه گفته بود شهرک صنعتی نیشابور، نوپاست. محض اطلاع ایشان عرض می‌کنیم که شهرک صنعتی خیام نیشابور دست‌کم ۳۰ سال سابقه‌ی فعالیت دارد و بر اساس اظهارات مقامات بالای استان و کشور، یکی از بزرگ‌ترین شهرک‌های صنعتی ایران محسوب می‌شود و سال‌ها پیش گفته بودند که بعد از مشهد، دومین شهرک صنعتی استان است. شهرک صنعتی عطار هم حدود ۱۵ سال سابقه‌ی فعالیت دارد و مشکل سند داشت که ظاهرا خانم چنارانی، نماینده نیشابور، مشکل آن را با کمک دستگاه‌های نظارتی و قضایی و اجرایی حل کرد.
نکته دیگر اینکه آقای دونده تأکید کرد که با مدیران کم‌کار و به قول ایشان خواب‌افتاده، خداحافظی می‌کند. حالا، ایشان که بهتر از ما می‌داند خداحافظی با یک مدیر، به این آسانی‌ها نیست. اگر نمایندگان شهرستان راضی باشد، مدیر کل آن سازمان، رضا بدهد، مقامات استان و کشور موافق باشند، جایگزین مناسبی وجود داشته باشد، شورای شهر و شورای تأمین و اداره اطلاعات و همه‌ی نهادهای مرتبط دیگر هم رأی‌شان مثبت باشد، تازه بحث‌های جانبی دیگری پیش می‌آید که خودش داستان دارد. لذا برداشتن و گذاشتن یک مدیر در یک دستگاه اجرایی، به این سادگی که آقای دونده تشخیص دهد فلانی کم‌کار یا خواب افتاده است و بلافاصله حکم به برکناری دهد نیست.
علاوه بر این، کم‌کاری حدیث بلند بالایی است که حتی اگر معیار و مقیاس آن هم روشن و مشخص باشد، باید مستدل و برهان‌مند شود و احیانا در دادگاه تخلفات اداری و مانند اینها مورد ارزیابی قرار گیرد.
ثالثا، کم‌کاری و خواب افتادگی، الفاظ عمومی‌ هستند که معنای آنها خیلی روشن نیست. مثلا اگر آقای دونده می‌گفت، ملاک ما اجرای مر قانون است و اگر مدیری، حاضر به اجرای قوانین نباشد یا مانعی بر سر راه قانون ایجاد کند، برکنار می‌شود، خب، باز می‌شد یک محل بهتری برای آن باز کرد.
به عنوان مثال، همین ماجرای غم‌انگیزی که در میراث فرهنگی نیشابور وجود دارد. البته آقای خانی (رئیس میراث) هم مثل سایر مدیران شهرستان، واقعا آدم درستکار و تلاش‌مندی است اما اصولا دست مدیران شهرستانی، آنقدرها هم باز نیست که هر کار صلاح می‌دانند و دل‌شان می‌خواهد بتوانند انجام دهند.
از این گذشته، اعتبارات و پول که حرف اول را می‌زند و اتفاقا آقای دونده هم در نشست خبری به آن اشاره‌ی مبسوطی کرد، در اختیار نهادهای شهرستانی نیست و عموما در رده‌ی مدیران استان‌ها و در سطح وزارتی، تصمیم‌گیری صورت می‌گیرد.
حالا همین آقای خانی را مثال می‌زنیم. شاید یکصد پروژه و برنامه و طرح در نیشابور هست که منتظر اعتبار و اجازه‌ی اجرا و هماهنگی دستگاهی و مانند اینها است. حالا این بنده خدا با این کوه مصیبت آثار میراث فرهنگی، با این وسعت غارت و چپاولی که سودجویان در حفاری‌ها دست می‌یازند، با این محدویت اهرم‌ها و عوامل اجرایی و حفاظتی، با این انتظارات گسترده‌ی اهالی فرهنگ و هنر شهرستان و با این سفارشات و توصیه‌های پیدا و پنهانی که در سکوهای قدرت در شهرستان وجود دارد، چگونه می‌تواند این برنامه‌ها را به‌موقع و به صورت خوب و احسن اجرایی کند؟ اصلا آیا این کار شدنی است؟ برای ما که خبرنگاریم و از دور دستی بر آتش داریم، می‌گوییم نه، خدا وکیلی، شدنی نیست.
حالا آقای دونده، می‌خواهد ارزیابی کند که این آقای خانی، کم‌کار یا خواب‌افتاده است. آیا کار به این آسانی است؟ آیا واقعا می‌توان ارزیابی منصفانه‌ای از این همه داستان که در ارتباطات و توصیه‌ها و موانع پنهان و مسائل اجرایی و هماهنگی‌ها داشت؟
همین یکی دو هفته پیش بود که گویا در مورد پروژه‌ی باغ امین اسلامی، یکی از دستگاه‌ها یا خود فرمانداری مستقیما و بدون در نظر گرفتن میراث شهرستان، با استان مکاتبه کرده بود و حالا نتیجه‌ای هم نگرفته بود و داستان به اینجا رسیده بود که آقای خانی در جلسه انجمن میراث فرهنگی، برآشفته شد که «پس ما این وسط چکاره‌ایم، اگر شما خودتان مستقیما با استان تماس و مکاتبه دارید؟»
کلا آقای دونده! می‌خواهم به شما بگویم که ماجرا به این سادگی‌ها هم نیست که شما همین‌طور راحت تشخیص دهید که کدام مدیر کم‌کار و خواب افتاده است و بعد هم خداحافظی کنید. در یک نگاه کلی، می‌توانیم همین حالا بگوییم تقریبا اکثریت قاطع مدیران شهرستان، خواب افتاده و کم‌کارند و می‌توانیم بگوییم که همه‌ی آنها مدیران کارآمد و پرکار و هوشیاری‌اند که مثل و مانند ندارند. اما قطعا این ارزیابی، راه به جایی نمی‌برد.
شما که فرماندارید و تجربه‌ی کار کارشناسی در فرمانداری و بخشداری‌ها را داشته‌اید خیلی بهتر می‌دانید که رده‌های اجرایی بخصوص در شهرستان‌ها، بیچاره‌ترین بخش صف هستند و افراد ستادی، عموما مشکلات این رده‌ها برایشان ملموس نیست.
بگذریم. مخلص کلام اینکه ما به عنوان رسانه، در کنار آقای دونده‌ایم و خیلی هم خوشحال می‌شویم که در راستای شناسایی مدیران کم‌کار و خواب‌افتاده به فرماندار کمک کنیم و البته اگر خود فرمانداری هم کم‌کاری و خواب‌افتادگی داشته باشد، تذکر می‌دهیم و انشاءا.. که ایشان نسبت به مدیران فرمانداری هم همین حساسیت را داشته باشد.