ابوالفضل یغما
اگر چه از زمان مشغول شدن آقای رئیسی در کسوت ریاست جمهوری، کمتر از سه سال گذشته است، اما روند تحولات سیاسی در کشور و خاورمیانه به حدی سریع است که پیش بینی معادلات هفته های آینده حتی برای گروه های سیاسی و افراد سرشناس و نخبه نیز دشوار می نماید.
اگر چنین نبود خیلی از چهره هایی که گمان می رود در انتخابات پیش رو کاندیدا شوند، ترجیح می دادند در همان محبوبیت خیالی عدم صلاحیت در دوره ی انتخابات پیشین بمانند و نخواهند بار دیگر شانس خود را بیازمایند. اما به نظر می رسد روند تحولات به سمت و سوی دیگری در جریان است و محتمل است که حاکمیت تصمیم گرفته باشد فضای سیاسی را تا حدود گشوده تر سازد به گونه ای که برخی چهره های معتدل سیاسی از غربال شورای نگهبان بگذرند.
بدین قرار به نظر می رسد شانس افرادی مانند ظریف، جهانگیری، همتی و عارف که میانه روترند و از سویی، اقبال اصلاح طلبان را هم دارند برای ورود به میدان بیشتر از دیگران است؛ و این دیگران، طیف وسیعی هستند؛ چه احمدی نژاد در این سوی داستان و چه محمد خاتمی در آن سوی ماجرا.
اما در جبهه ی اصلاح طلبان، خبرها ضد و نقیض است و به درستی روشن نیست که اصلاح طلبان در این مدت کوتاه چگونه می خواهند بر اسب مقصود سوار شوند و هنوز معلوم نیست که چه اسبی برای این میدان زین کرده اند.
آنها که در سطور بالا برشمردم، اگر چه از نظر مشی و دیدگاه، اصلاح طلب رادیکال نیستند اما خواه ناخواه، مردم و سیاسیون آنها را اصلاح طلب می دانند هر چند مجید انصاری هم باید در این کارزار، جدی تر از گذشته مد نظر باشد چون هم روحانی است، هم از سابقون در مرکز نشر اندیشه های امام بوده و در میان اصلاح طلبان هم جایگاه ویژه ای دارد.
اگر چه اصلاح طلبان در این سال ها روش ها و منش های گوناگونی در برخورد با مسائل و رویدادهای ایران و جهان داشته اند و به همین خاطر، هنوز هیچ برداشت یگانه ای از مبانی اصلاح طلبی سیاسی در نزد مردم متصور نیست، اما به هر حال، اهل نظر و اصحاب سیاست، کفه اصلاح طلبان را خیلی سنگین تر از سمت اصولگرایان قرار می دهند هر چند عملکرد مرحوم رئیسی و تیم دولتش از یک سو و کارکرد قالیباف و اعوانس در مجلس از سوی دیگر، کار اصولگرایان را در انتخابات بیش از پیش دشوار کرده است.
اکنون ظاهرا در شرایطی هستیم که به نظر می رسد دیدگاه روزنه گشایان اگر به کرسی می نشست نتایج عملی بهتری به بار می آورد و اصلاح طلبان حالا در حالت آچمز نبودند که هم از در مانده باشند هم از درگاه. امید است با شرایطی که پیش آمده و گویا اصولگرایان کلا به این نتیجه رسیده اند که مهم نیست چقدر بیایند و چقدر رأی از صندوق ها خارج شود، بهتر است اصلاح طلبان از حداقل های موجود حداکثر استفاده را ببرند و روش قهر با انتخابات را کنار بگذارند.
راه گذار به دموکراسی، سخت و طولانی است و می توان بدون هزینه های جانی و مالی جدی، در درازمدت و با صبر استراتژیک به آن دست یافت، اگر چه خود دموکراسی هم پر از سوراخ است ولی به قول آن استاد علوم سیاسی، عجالتا از بقیه ی راه ها ارجح است.
به هر روی، کرسی ریاست جمهوری، اگر توسط اصلاح طلبان تصاحب شود فرصت خوبی است که خواسته های مردم را به سطوح بالای حاکمیت منتقل کنند و چه بسا با تعاملات سازنده با مجمع تشخیص و رهبری بتوان، مقدمات تغییرات لازم در قانون اساسی را نیز فراهم آورد و خواسته های مورد نظر اصلاح طلبان و اکثریت مردم نیز از این طریق برآورده شود.
ولی از همین الآن ما تکلیف خودمان را با اصلاح طلبان روشن کنیم. فساد سیاسی و اقتصادی، از هر جانب و از هر حزبی باشد مورد نقد است و با اساس دموکراسی تناقض دارد. همین حالا هم که اصلاح طلبان در قدرت نیستند آثار و شواهدی از فساد اداری و اقتصادی در بین اقشار و نخبگان اصلاح طلب دیده می شود و امید است که چنانچه قرعه ی فال به آنها افتاد و در مسند نشستند حال و هوای فساد انگیزی از سر به در کنند و ایام باقی مانده حیات را برای جلب رضای الهی و آرامش مخلوقاتش بکار گیرند.
اصلاحطلبان کدام اسب را زین میکنند
برچسب ها
نگاهی تحلیلی و زیباییشناسانه به دومین فیلم اکتای براهنی
شیطان شر مطلق نیست
بازگشت خطبهخوان و نوبت پاسخگویی دولت پس از جنگ 12 روزه
خطبههایی برای تطهیر
شیطان شر مطلق نیست
خاتون شرق- پیر پسر دومین تجربه بلند سینمایی اکتای براهنی، فیلمی است که در میانه میدان جنگ روایتها، با قدرت خود را به صدر جدول فروش سینماهای کشور رسانده است.
خطبههایی برای تطهیر
خاتون شرق- در روزگاری که سکوت، فریاد خاموش یک ملت است، تریبون نمازجمعه بار دیگر به صحنه بازگشت کاظم صدیقی تبدیل شد؛ چهرهای که بیش از آنکه صدای نقد باشد، پژواک نادیده گرفتن مطالبات مردمی و حساسیت افکار عمومی است.
اینترنت، خط قرمز جمهوریت
خاتون شرق- در میانه جنگی که سایهاش بر سراسر کشور افتاده بود، نتایج نظرسنجیها پیام روشنی داشت: مهمترین دغدغه نیمی از مردم، نه امنیت غذایی یا گرانی، بلکه نبود اینترنت بود. این دادهها نه تنها هشداردهندهاند، بلکه نشان میدهند که اینترنت دیگر یک کالای لوکس یا ابزاری تفننی نیست، بلکه بخشی از بافت زندگی مردم شده است؛ ضرورتی هموزن آب و برق. با این حال، آیا میتوان به بهانه وفاقی مبهم، حقوق مردم را در برابر نهادی همچون شورایعالی فضای مجازی ـکه ترکیب و فرآیند تصمیمگیریاش روشن و شفاف نیستـ نادیده گرفت؟
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.