بعضی ها فقط به نوشتن اسم یا شعری کوتاه بسنده کرده اند، بعضی هم از گردن تا نوک پایشان را به شکل تابلو نقاشی درآورده اند. «خالکوبی نه بد است نه خوب، در واقع هر رفتار ناآگاهانهای غلط است. کپی برداری کورکورانه از رفتار دیگران غلط و از نظر روانشناسی ناسالم و غیرهوشمندانه است. اما وقتی کاری هوشمندانه و هدف دار و شفاف انجام شود یعنی آن انتخاب توام با مسئولیت است و دیگر نمیتوان گفت رفتار پرخطر انجام شده است.» اینها را عصمت خانجو، روانشناس بالینی می گوید. خواندن این مصاحبه را از دست ندهید.
تتو یا خالکوبی تاریخچهای کهن دارد که از هزارههای گذشته در میان آدمیان رواج داشته، و افراد برای نشان دادن عقاید و تعلقات فرهنگی خود از آن استفاده میکردند. در گوشهای از جهان نماد قدرت و برتری و زیبایی و در جایی دیگر نشان جنایت و ظلم و ستم و در جایی هم برای تنبیه استفاده میشده است. یونانیان برای نشانه گذاری بردهها و بومیان آمریکای شمالی به عنوان نماد قدرت و غرور از آن استفاده میکردند. مسئله تتو در ایران هم به روزگار قدیم تاریخی بر میگردد. تندیسهای کشف شده از دوره هخامنشیان در پازیریک و لرستان که آثاری از خالکوبی در خود دارند گویای تاریخ طولانی این پدیده در ایران است .تتو امروزه و در دنیای مدرن مفهوم و معنای دیگری از حیث فرهنگی یافته و به نشاندن اشکال هنری بر بدن تبدیل شده است. این پدیده محبوبیت زیادی بین نسل جوان پیدا کرده و نوعی هنر و حرفه محسوب میشود و همچنین اقتصاد ویژه ای حول آن شکل گرفته است.
کافی است در فضای مجازی (مخصوصا در اینستاگرام) کلمه تتو را جستجو کنی تابا حجم انبوهی از تصاویر و فیلمهایی از پسران و دختران جوانی که صورت، دست یا هر قسمت دیگری از بدنشان را خالکویی کرده اند روبرو شوی. بعضیها فقط به نوشتن اسم یا شعری کوتاه بسنده کرده اند، بعضی هم از گردن تا نوک پایشان را به شکل تابلو نقاشی درآوردهاند.
مهرزاد: تتو زدن یک جور هنر است
برای صحبت کردن با یکی از تتوکاران به صفحههای مختلفی پیام دادم. مهرزاد که خودش را «تتو آرتیست» میداند و صفحهاش پر است از اشکال مختلفی که روی بدن علاقمندان طراحی کرده، در مورد نحوه کار و نوع بازتاب و برخورد خانواده و اطرافیانش میگوید: «من سه سال است که کار تتو انجام میدهم. تتو، نقاشی کشیدن روی بدن است و یک هنر محسوب میشود، ولی در ایران هنوز استقبال چندانی ندارد، چون خانوادهها فکر میکنند فقط جاهلان و خلافکارها تتو میزنند. به لحاظ قانونی هم متاسفانه مجوز نداریم، ولی کسی هم کاری به کارمان ندارد فقط اجرای طرحهای غیراخلاقی ممنوع است. عدهای برای زدن اسم مادر، پدر، فرزند یا همسرشان مراجعه میکنند، ولی بیشتر افراد نقاشی گل و طرحهای رنگی را انتخاب میکنند و بعضیها هم فول بادی (از گردن تا مچ پا) درخواست میدهند. خانواده و اقوام خودم حرفه من را کاملا قبول دارند و آن را به عنوان هنر پذیرفتهاند و انجامش را امری شخصی میدانند، اما واکنش غریبهها متفاوت است و میگویند کارخوبی نیست و ارزش ندارد که روی بدن طراحی کرد. ایام تعطیل درآمد ما خوب است. بسته به نوع و اندازه طرحی که انتخاب میشود هزینهها هم متفاوت است. طرحهای بزرگ مثل دست کامل یا فول بادی (تمام بدن) مبلغش بالاست. با اینکه افراد زیر ۱۸ سال هم تقاضای زدن تتو دارند، ولی من تا به حال انجام ندادم، چون باید رضایت پدر و مادرشان باشد؛ و حتی بعضی وقتها کسانی پشیمان شدند و برای پاک کردن تتو راهنمایی خواستهاند. کارمندان دولت قبل از استخدام بهشان گیر میدهند و بعد از استخدام تتو میزنند. این یک مسئله شخصی است و دین با آن مشکل ندارد کاش روزی برسد که ما هم بتوانیم سالن بزنیم و به عنوان یک شغل رسمی به حساب بیاییم.»
بنیامین: کسی که تتو میزند، حس قدرت دارد
در پارک، روی نیمکت نشسته بودم که از میان افرادی که از مقابلم رد میشدند جوانی با تیشرت قرمز توجهم را جلب کرد. شبیه سوژهام بود، دستانش از بالای مچ تا خطی که زیر آستین کوتاه لباسش میرفت پر از اشکال مختلف بود به بهانه پرسیدن ساعت، سر صحبت را باز کردم و از تتوی دستش پرسیدم وقتی خودم را به عنوان خبرنگار معرفی کردم اول ترسید و گفت کارتت را نشان بده شاید میخواهی برایم دردسر درست کنی. بالاخره قانعش کردم که فقط برای تهیه گزارش با او حرف میزنم. اسمش سینا بود و لهجه خاصی داشت دوستش را صدا زد و گفت بنیامین بهتر از من میداند و استاد این کار است.
هر دو دست بنیامین هم مثل دوستش غرق در اشکال هنری بود و درمورد دلیل خالکوبی کردنش گفت: «ما میخواهیم با بقیه فرق داشته باشیم. کلا کسی که کار زیبایی انجام میدهد و دیگران را جذب میکند دوست دارد همه به او نگاه کنند. من دخترانی که تتو میزنند را دوست دارم. یک عده برای سوسول بازی تتو میزنند، ولی ۸۰ درصد کسانی که تتو میزنند با وجود و با غیرتاند، کسی که تتو میزند حس قدرت دارد، چون اولین مانعی که رد میکند خانواده است، ولی خالکوبی در ایران بد جا افتاده. میگویند هر کس تتو دارد اراذل و اوباش است. تتو آدم را به اصطلاح «تو چشم» میکند. اگر برگردم به ۴ یا ۵ سال قبل خالکوبی نمیکنم، چون مردم به ظاهرت نگاه میکنند. به چشمانشان اعتماد میکنند. شاید در دل من چیزی نباشد، ولی آنها اول ظاهر من را میبینند. بخاطر خالکوبیهایم موقعیتهای خوب شغلی را از دست دادم. در واقع من خواستم با تتو زدن، شخصیتم را عوض کنم تا دنیایم عوض شود. فکر میکردم بهتر میشود، ولی دنیایم عوض نشد که بدتر هم شد. حتی راهنمایی رانندگی اول به خالکوبیم نگاه میکند و بعد گیر میدهد و جریمه میکند. الان اوضاع خیلی بد شده و بچه ۱۰ یا ۱۵ ساله با پرداخت پول می تواند «خال» بزند، ولی در گذشته هر کسی نمیتوانست این کار را انجام دهد. کسی که تتو میزند هنرمند است، ولی جرم هم دارد، تکرار جرم باعث میشود انگشتش را قطع کنند. اگر سالن داشته باشید یک دفعه سالن را جمع و پلمپ میکنند. مثلا با زدن طرحهای سیاسی و معنی دار که به دولت و حکومت بر بخورد، برخورد میکنند. بیشتر خالها معنی دارند مثل تک چشم (چشم بینای جهان) یا گل رز (به معنی دزد بیت المال)، ما اراذل و اوباش (باخنده) پلنگ و شیر و ستاره میزنیم. کسانی که تتو میزنند، در مدرسه و کلاس هم سرکرده بودند و بیشتر میفهمیدند و زور خوبی هم داشتند. در مملکت ما به اینها میگویند اراذل و اوباش. به بچههای بسیج گفتیم که امنیت پارک را اگر به ما بدهند یک دعوا هم رخ نمیدهد ولی از ما خوششان نمیآید. معمولا افراد مسن از ما بدشان میآید، ولی بچهها میگویند «عمو چیکار کنم شبیه تو بشم؟»
وقتی از او پرسیدم به نظرت الگوی خوبی هستی؟ گفت: «من آدم با ادبی هستم، درست رفتار میکنم که نگویند هر کس تتو میکند آدم بَدی است. همه افرادی که تتو میکنند اراذل و اوباش نیستند. ما تندرو نیستیم، دگرپرستها و شیطان پرستها با ما خیلی فرق دارند و ما با اشکال و رنگها بازی میکنیم. آنها با اشکالی که میزنند عقیده و فکر خودشان را مطرح میکنند. این شغل اصلی من نیست. تفننی برای بقیه خال میزنم. شغلم اصلی ام به نوعی است که با افراد زیادی سروکار دارم، نگاه میکنم به شخصی که با من حرف میزند و متوجه میشوم که بعضیها به خاطر تتویی که دارم به من اعتماد نمیکنند و شاید اگر این تتو روی بدنم نبود الان مولتی میلیاردر بودم.»
حرفها و تفکر متفاوت این جوانها برایم جالب بود. مهرزاد از بُعد هنری و مُد صحبت میکرد و بنیامین و سینا از نظر قدرت نمایی و جلب توجه. در صحبتهای بنیامین و سینا تناقض وجود داشت جایی قدرت را در خالکوبی میدیدند و جایی هم از پشیمانی صحبت کردند.
یک روانشناس: قبل از تتو از خودتان سوال کنید…
برای درک بهتر این مبحث با دکتر عصمت خانجو، روانشناس بالینی و صاحب نظر در این خصوص، گفتگویی انجام دادم.
خانجو با بیان اینکه امروزه بخشی از خالکوبی، مُد و هنر بودن آن است، می گوید: اینکه چه چیزی را کجا خالکوبی کنیم برای کسی که علم آن را دارد به عنوان یک هنر، تعریفی دارد. این در آمریکا و دیگر کشورها تعریف شده است، اما در ایران به طور کلی برای خالکوبی تعریفی نداریم.
وی همچنین یادآور می شود: امروزه در جوامع بشری، بخشی از جامعه به شکلی خاص خودش را از دیگر بخشهای جامعه منفک میکند. مثلا میخواهد بگوید «من خاصتر و عجیب و غریب ترم به خاطر اینکه میخواهم جذابتر باشم». و وقتی این رفتارهای برخی کسانی که خالکوبی میکنند را تحلیل میکنیم، نشان از پایین بودن عزت نفس است. یعنی شخص احساس میکند به اندازه کافی دیدنی نیست و از طریق آن نقش و نگارهای روی بدن، خودش را تعریف میکند و میخواهد متفاوت بودنش را نشان دهد که خواستنیتر باشد.
این دکتر روانشناسی بالینی با بیان این نکته که نگرش شخصیت شناسی، رفتارهای آدمی را با توجه به تاثیر جامعه و هنجارها و نابهنجاریهای جامعه طبقهبندی میکند و یک سوم به یک سوم، آدمها را در طبقهبندیهای سالم و ناسالم میبرد، ادامه می دهد: از کل صد درصد کسانی که در جهان خالکوبی میکنند یک سوم آنها کسانی هستند که یک نگاه کاملا هنری به این مسئله دارند و بین سلبریتیها هم زیاد است که این نیز به نوعی بخشی از شخصیت هنری و هویت کسب و کارشان محسوب میشود. مانند کسی که مدیر است و باید کت و شلوار تنش کند، خالکوبی هم در خارج از ایران بخشی از وجهه و پوشش ظاهری یک هنرمند شده و یک فرهنگ شده است و نمیشود به آن مفاهیم روانشناسی را چسباند.
وقتی خالکوبی، غم عزیز از دست رفته را از دل می برد
وی در خصوص مسئله تتو یا خالکوبی در دهههای گذشته که بیشتر در حوزه یک سوم ناسالم به لحاظ روانشناسی جای دارند، می گوید: «در گذشته (حدود ۱۵ سال قبل) درصد بالایی از کسانی که تتو (خالکوبی) میکردند یا دارای اختلال شخصیت مرزی که یک اختلال رواننژندی است، بودند یا شخصیت ضد اجتماعی (اختلال روانرنجورخویی) داشتند یا آدمهایی دارای افسردگی بودند که هیجانات و احساساتشان را که نمیتوانستند ارائه دهند از طریق خالکوبی (به عنوان مثال خالکوبی اسم عزیز از دست رفته بر بدن خود و…) نشان میدادند؛ و این راهی بود برای هموار کردن زندگی این افراد. یعنی شخص با خالکوبی به خودش خوراک ذهنی و عاطفی میداد و به آرامش دست مییافت و باورها و تعصباتش به حداقل میرسید.
خانجو معتقد است: از ۱۵ سال گذشته به این طرف گروه دیگری داریم که نگاه هنری به تتو دارد و ربطی به حوزه ناسالم و مرض گونه آدمی ندارد بلکه به تیپ شخصیتیاش بر میگردد که میخواهد متفاوت باشد.
این دکترای روان شناسی بالینی با اشاره به اینکه در حال حاضر خالکوبی در داخل کشور نوعی زبان گفتگو بین جوانان شده است، می گوید: مثلا اگر در جمعی، یک نفر بینشان خالکوبی نداشته باشد میگویند بدبختی، اُمُلی، انگار از نظر آنها رشد یافته و خارجی نیست. در حالی که وقتی از خارجیها در مورد خالکوبی میپرسی اصلا برایشان معنا ندارد. در فرهنگ خارج از ایران به غیر از یک سومی که نگاهی هنرمندانه به این مسئله دارند، کسانی که خالکوبی میکنند قشری هستند که احتمالا آسیب اجتماعی را تجربه کردند و میکنند.
وی در خصوص بیشترین خلائی که در حال حاضر بین افرادی که خالکوبی میکنند، دیده میشود، می گوید: این مسئله مربوط به عزت نفس آدم است که میخواهد دیده شود و به او توجه شود. به نوعی میخواهد یک نقطه مشترکی از خودش با فردی که جایگاه اجتماعی بالاتری دارد تعریف کند و خودش را با الگویی بزرگتر از خودش مقایسه میکند. این برگرفته از پایین بودن عزت نفس است و اگر مدیریت نشود احتمال اینکه تبدیل به خودآزاری شود زیاد است.
غیر از خالکوبی چه راهکارهای برای متفاوت بودن وجود دارد
خانجو تصریح می کند: در واقع میگوییم یک سوم رفتار آدمها سالم و نرمال است، ولی در یک خطی قرار گرفته که اگر مدیریت نشود و آگاهی و شناخت پیدا نکند میتواند تبدیل به یک رفتار ناسالم و آسیب رسان شود. برای همین وقتی صحبت از خودباوری میکنیم، شخصیت شناسی را به آدمها یاد میدهیم، که از طریق خودآگاهی شخص متوجه شود که اگر تتو میکند دلایل و اهداف و اولویتهایش را برای انجام این کار بداند. اگر تتو میکند که متفاوتتر شود چه راهکارهای دیگری وجود دارد به غیر از خالکوبی کردن که تفاوت خودش را در عمل نشان دهد.
این روانشناس بالینی می گوید: این از سوالات هدفمند در روانشناسی است که به انسان کمک میکند ذهنش را به چالش بکشد و خیلی وقتها از آن نقطه کور که یک عادت ذهنی است خودش را در عمل انجام شده قرار ندهد و از همان نقطه کور دیگر زوایا را ببیند که در واقع تفکر تحلیلش رشد میکند و متفاوت بودن را به روشهای مختلف یاد میگیرد.
دکتر خانجو همچنین یادآور می شود: گستردگی تتو کلا بین تیپهای احساسی است. آدمهایی که در هر سنی که باشند محدودیتی برایشان ایجاد نمیکند که چگونه رفتار کنند.
اول می پرسند هدفت چیست بعد خالکوبی می کنند
وی در خصوص تفاوت پذیرش تتو در جامعه ایران و دیگر جوامع، می گوید: جوامع غربی تکنولوژی خالکوبی را از لحاظ ذهنی وارد کشورشان کردهاند مثلا وقتی برای خالکوبی کردن وارد یک سالن زیبایی میشوی اول میپرسند هدفت چیست و چه چیزی را میخواهی برسانی. در واقع تتو در خارج از ایران تبدیل به یک نگارش هنری شده است. اما در ایران هنوز آن نگاه سنتی رایج است و به خاطر ضعف عزت نفس، اگر این روند از فکر کردن مدیریت نشود و تبدیل به مشکل رفتاری شود، در نهایت آن مشکل رفتاری تبدیل به یک شخصیت نابهنجار در جامعه میشود.
او ادامه می دهد: هر آدمی میتواند هرچیزی را که فکر میکند مناسب خودش است انتخاب کند. خالکوبی به نوعی یک زبان گویش اعتراض است، یک زبان صحبت کردن است، همانطور که نقاشی یک رفتار غیرکلامی و هنری است. خیلی مهم است که بدانیم با چه زبانی با مردم صحبت میکنیم.
وی با بیان که «خالکوبی نه بد است و نه خوب است» خاطرنشان می کند: در واقع هر رفتار ناآگاهانهای غلط است. کورکورانه کپی برداری کردن از رفتار دیگران غلط و از نظر روانشناسی ناسالم و غیرهوشمندانه است. اما وقتی کاری هوشمندانه و هدف دار و شفاف انجام شود یعنی انتخابت توام با مسئولیت است و دیگر نمیتوان گفت رفتار پرخطر انجام شده است. رفتار پرخطر رفتاری است که کورکورانه بدون مسئولیت پذیری و بدون آگاهی و شناخت و بدون حضور ذهن رفتاری انجام میشود که فقط بخشی از استرس، غم و یا خشونت را به جامعه بیرون انتقال میدهد که خالکوبی میتواند یکی از این ابزار باشد.
خانجو در پایان هم چند سوال برای کسانی که این گزارش را میخوانند مطرح کرد که اگر روزی خواستند خالکوبی کنند از خودشان بپرسند تا متوجه شوند آیا واقعا میخواهند این کار را انجام دهند یا خیر.
۱. دلیل اینکه من فکر میکنم خالکوبی برای من انتخاب مناسبی است، چیست؟
۲. با خالکوبی چه موضوع و یا چه محتوایی را و به چه کسی میخواهم انتقال دهم؟
۳. موضوع مد نظرم را به چه زبانهای دیگریبه غیر از خالکوبی میتوانم منتقل کنم که موثرتر باشم ؟
- نویسنده : محبوبه ذالیانی
- منبع خبر : خاتون شرق