اشاره:
فیلم مستند «ضدقهرمان» که با نگاهی تازه و جسورانه به شخصیت صادق خلخالی و تضاد دیدگاههای او با شهید بهشتی پرداخته است پس از دو سال تلاش و عبور از موانع متعدد موفق به حضور در بخش مسابقه ملی هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» شد.
این اثر که با چالشهای فراوان در مراحل ساخت و اخذ مجوز همراه بوده، سعی دارد روایتی صریح و متفاوت از یکی از جنجالیترین چهرههای تاریخ معاصر ایران ارائه دهد.
این مصاحبه قرار بود پس از اکران فیلم ضدقهرمان در نیشابور به همت سینمای جوان نیشابور منتشر شود اما به دلایلی که موجب تأخیر در اکران این فیلم در نیشابور شد این مصاحبه منتشر میشود به امید اینکه بهزودی شاهد اکران فیلم ضدقهرمان برای علاقهمندان در نیشابور باشیم.
عباسعلی محمدآبادی در رشته مهندسی شیمی تحصیل کرده و پس از آن وارد حوزه فیلم مستند و از سال ۸۹ وارد حوزه عکاسی مستند بحران شده و تاکنون چند فیلم در کشورهای عراق و سوریه و افغانستان ساخته است.
در ادامه عباسعلی محمدآبادی مجری نیشابوری طرح این فیلم مستند از سختیهای تولید و مسیر پرفرازونشیبی که برای تولید این فیلم طی شده میگوید.
اکران تعدادی از فیلمهای برگزیده هجدهمین جشنواره فیلم مستند سینما حقیقت در سینمای مهدوی نیشابور بهانهای شد برای مصاحبه با شما و امیدواریم بهزودی شاهد اکران این فیلم در نیشابور باشیم.
لطفاً بفرمائید که ایده اولیهتان برای تهیه این فیلم مستند چه بود و ظاهراً با یک سری حواشی هم در اکران مواجه بودید و مدتی هم اجازه اکران داده نشد.
در ابتدا با بگویم که من در این فیلم مجری طرح بودم و با عارف افشار که از دوستان قدیمی است توافق کردیم که من مجری طرح و ایشان کارگردان فیلم باشد اما اینکه این سوژه از کجا آمد این برمیگردد به مستند قبلی عارف افشار به نام برزخیها.
لازم به ذکر است در فیلم برزخیها که اوایل انقلاب ساخته شد بازیگران معروفی مانند محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، ایرج قادری، سعید راد، محمدعلی کشاورز، خسرو شجاع زاده، ثریا حکمت و حسین ملکی ایفای نقش کردند و مدتی بعد تعدادی از آنها ممنوع از فعالیت شدند.
فیلم برزخیها با اینکه مجوز داشت بعد از یک ماه از روی پردهها پایین کشیده شد و این مستند شرحی است بر چگونگی تولید، اکران و توقیف برزخیها در سالهای ابتدایی انقلاب.
در آن فیلمی که ما ساختیم اشارهای میشود به حرکتی که آقای خلخالی میخواست انجام بدهد اما شهید بهشتی مانع شد و همین سوژه دستمایه فیلم ضدقهرمان میشود.
میتوانید بگویید چه کاری میخواست انجام بدهد؟
بله خلخالی قصد داشت ایرج قادری را اعدام کند که با مخالفت شدید شهید بهشتی مواجه شد.
در مستند برزخیها به این میپردازد که افرادی مثل مخملباف و میرحسین موسوی و خاتمی این فیلم را پایین کشیدن که بعداً همینها خودشان پرچمدار آزادی میشوند و ما به این پرداختیم که تندروی برای نظام هزینه ایجاد میکند اما در خود بدنه نظام آدم عاقل و پیشرو وجود دارد که جلوی تندرویها را بگیرند.
در واقع ماهیت فیلم این است که ما اگر تندرو داریم یا تندروهای انقلابی داریم از آن طرف عاقلان انقلابی هم مانند شهید بهشتی و شهید قدوسی هست.
برگردیم به فیلم ضدقهرمان.
بله بخشی از فعالیتهای خلخالی از اول انقلاب تا زمان مرگش باعث شد که کارنامه سیاسی او دوباره موردتوجه قرار بگیرد و نظرات مختلفی هم در این رابطه مطرح شود.
مراحل ساخت این فیلم مستند چقدر طول کشید؟
مراحل تحقیقی و پژوهش این کار یک سال طول کشید و در این یک سال همه اسناد و مدارکی را توانستیم و اجازه داده شد گردآوری کردیم اما زمان ساخت فیلم ۶ ماه بیشتر طول نکشید و بسیار سریع و فشرده و عملیاتی و به قول بچهها سامورایی کار کردیم البته تعداد افرادی که در این مستند از آنها درخواست مصاحبه میشود زیاد است و امیدوارم روزی بتوانیم این فیلم را در نیشابور اکران کنیم.
کار شما در مستندسازی یک شباهتی به کار روزنامهنگاری دارید این است که باید مرزهای بیطرفی را رعایت کنید. در این مستند با چه چالشهای در این زمینه روبرو بودید؟
خوب آقای خلخالی یک سری تندرویها داشته اما باز هم یک سری طرفدارانی دارد البته کلاً در این کار دو نفر یا سه نفر داریم که موافق رفتارها و حرفهای خلخالی هستند و بقیه بر اساس مستندات حرف میزنند و ما نتیجهگیری را برعهده مخاطب گذاشتهایم تا خودش درنهایت تصمیم بگیرد.
در این مستند برای روایت سوژه و اتفاقات کاملاً بر اساس سیر تاریخی سوژهها پیش رفتیم و اینگونه نبود که از هر دو طیف و جناح افرادی را انتخاب کنیم و صحبت کنند، بلکه مسئله به مسئله، تاریخ را پیش رفتیم و برای بررسی هر اتفاق چند شاهد زنده انتخاب کردیم و مقابل دوربین آوردیم.
بر اساس تحقیقاتی که انجام دادید درباره آخرین روزهای زندگی صادق خلخالی چه اطلاعاتی به دست آوردید آیا تغییری در روحیات او دیده میشد؟
بر اساس گفتههای مهدی طالقانی که در آخرین روزها به دیدن ایشان رفته بود ظاهراً حس تنهایی در آقای خلخالی تشدید شده بود.
سعی کردیم با آخرین کسانی که با ایشان صحبت کرده و ایشان را دیده بودند مصاحبه کنیم و از جمله این افراد دکتر فیاض زاهد یکی دیگر از مصاحبهشوندگان ما بود که آخرین مصاحبه مطبوعاتی با خلخالی را در سال ۱۳۸۲ انجام داده است. مصطفی پورمحمدی که شاگرد شهید بهشتی و شهید قدوسی بوده هم یکی دیگر از مصاحبهشوندگان مستند ماست. از دیگر افرادی که مقابل دوربین مستند ضدقهرمان حاضر شدند میتوان به سید حمید روحانی، پسر آیتالله طالقانی، شیخ علی رازینی و … اشاره کرد و به سراغ آقای ناطق نوری هم رفتیم و با محمد عطریانفر که با خلخالی برخورد داشته است و آقای منتجبنیا هم که یکی از دوستان نزدیکان آقای خلخالی بوده است و همچنین رضا کنگرلو از نزدیکان به شهید بهشتی است در این مستند مصاحبه کردیم.
البته یک لیست هفت هشتنفره هم از کسانی داریم که حاضر به مصاحبه نشدند که مهمترینشان اگر بخواهیم اشاره کنیم میشود از پسر و داماد خلخالی نام بود. آقای غفاری هم مصاحبه نکردند که از مصاحبه ایشان با حسین دهباشی با اجازه ایشان استفاده کردم.
به نظر شما نقطه عطف این مستند کجاست؟
یکی از نکات مهم این فیلم اشاره به تقابل شهید بهشتی خلخالی است که در ظاهر چیز دیگریست ولی در باطن چیز دیگری بوده و فکر میکنم که از مهمترین نقاط عطف داستان این فیلم نقطه اوج فعالیتهای خلخالی در همان اوایل انقلاب است.
از دیگر نقاط اوج فیلم وقتی است که آقای خلخالی وارد موضوع مبارزه با مواد مخدر میشود و همان زمانی است که دیگر اعدامها به اوجش میرسد و تعداد افرادی که بهخاطر مواد مخدر به دستور ایشان اعدام میشوند خیلی بیشتر از عوامل رژیم گذشته است و بهخاطر تندرویهایشان هم خیلی زود برکنار میشوند.
آیا این روش بیشتر ناشی از خلقوخوی او بوده یا اینکه فضای آن زمان این را میطلبیده؟
ببینید صادق خلخالی سه دوره نماینده مردم شهر قم در مجلس بوده و در هر سه دوره نفر اول میشود و این نشان میدهد در بین مردم طرفدار داشته و خیلی از مردم هم در آن زمان اعتقاد داشتند حالا که رژیم سقوط کرده باید انتقامشان را از عوامل رژیم پهلوی بگیرند و در این فضا خلخالی روی کار میآید و موارد دیگری هم بوده اما الان برای ما روایت یک چهره تندرو که سریع فقط دستور اعدام میداده در ذهن مردم باقیمانده است.
استقبال مردم از این مستند با توجه به اینکه در ابتدا هم اجازه اکران داده نشد چطور بود؟
ما دو اکران داشتیم که به ما یک اکران فوقالعاده هم دادند و مردم استقبال کردند. در یکی از اکرانها گفتند نوه آقای خلخالی آمده که بعد با ایشان صحبت کردیم و گله کردند چرا نیامدید سراغ ما؟ من گفتم چرا اتفاقاً زنگ زدم یکبار گفتید که خبر میدهید و دو بار دیگر هم تماس گرفتیم جواب ندادید.
انتقادی هم به کار شما وارد کردند؟
بله یکی از منتقدان معروف به من گفتند باید به حزب توده بیشتر پرداخته میشد اما بهخاطر محدودیت زمانی امکان تفصیل بیشتر نداشتیم. برای این کار ۱۶۰ دقیقه تدوین شده بود که درنهایت باید برای تدوین نهایی ۸۰ دقیقه ارائه میکردیم البته باید کشش مخاطب را هم در نظر بگیریم.
پس در این کار موضوعاتی هم بوده که به آنها نتوانستهاید بپردازید.
موضوع این مستند مربوط به چهل سال قبل است و اطلاعات درست و غلط درباره آن بسیار زیاد است به همین خاطر پرداختن کامل به این موضوع در یک مستند ۸۰ دقیقهای نمیگنجد.
یکی از کارهایی که در ادامه این مستند اگر امکانش فراهم شود میخواهم انجام بدهم این است که به بررسی زندگی آقای لاجوردی بپردازیم و ببینیم چه کسی بعد از انقلاب به سراغ ایشان رفت و او را از حجره جوراب فروشی به دستگاه قضایی و زندان اوین آورد.
پس این ماجرا هنوز تمام نشده است.
بله هنوز تمام نشده و ابعاد این داستان و باز داستانها و خردهروایتهای که در پسزمینه آنها جریان دارد زیاد است که نیاز به موشکافی دارد.