زلزله فساد سیستماتیک
زلزله فساد سیستماتیک
خاتون شرق- سه سال از فاجعه دلخراش فروریختن ساختمان متروپل در آبادان می‌گذرد؛ فاجعه‌ای که نه‌تنها آبادان، که وجدان عمومی کشور را به لرزه درآورد. در آن حادثه تلخ، ده‌ها تن از هم‌وطنان‌مان جان خود را از دست دادند؛ جان‌هایی که اگر اندکی مسئولیت‌پذیری و نظارت مؤثر وجود داشت، امروز شاید در کنار خانواده‌هایشان بودند. متروپل فرو نریخت، بلکه قربانی بی‌قانونی، فساد، چشم‌پوشی نهادهای نظارتی و سودجویی برخی پیمانکاران شد. متروپل، تنها یک ساختمان نبود؛ نمادی بود از یک زنجیره معیوب که از طراحی ناصحیح، اجراهای غیراستاندارد و نظارت‌های فرمالیته آغاز می‌شود و به فاجعه انسانی ختم می‌شود.

سودابه جعفری
مدیر مسئول
سه سال از فاجعه دلخراش فروریختن ساختمان متروپل در آبادان می‌گذرد؛ فاجعه‌ای که نه‌تنها آبادان، که وجدان عمومی کشور را به لرزه درآورد. در آن حادثه تلخ، ده‌ها تن از هم‌وطنان‌مان جان خود را از دست دادند؛ جان‌هایی که اگر اندکی مسئولیت‌پذیری و نظارت مؤثر وجود داشت، امروز شاید در کنار خانواده‌هایشان بودند. متروپل فرو نریخت، بلکه قربانی بی‌قانونی، فساد، چشم‌پوشی نهادهای نظارتی و سودجویی برخی پیمانکاران شد. متروپل، تنها یک ساختمان نبود؛ نمادی بود از یک زنجیره معیوب که از طراحی ناصحیح، اجراهای غیراستاندارد و نظارت‌های فرمالیته آغاز می‌شود و به فاجعه انسانی ختم می‌شود.
در چنین شرایطی، نگاه‌ها ناگزیر به سوی شهرهایی می‌رود که خود سابقه طولانی در مواجهه با بلایای طبیعی، به‌ویژه زلزله دارند؛ یکی از آن شهرها، نیشابور است. شهری که در طول تاریخ بارها لرزیده، ویران شده و از نو برخاسته است.
نیشابور بر یکی از پهنه‌های فعال لرزه‌خیز ایران قرار دارد و این واقعیت جغرافیایی، هشداری دائمی برای مردم و مسئولان آن است.
با این‌حال شواهد حاکی از آن است که هنوز اقدامات جامع و ساختاری برای ایمن‌سازی شهر، به‌ویژه اماکن تجاری و پرتردد آن به مرحله‌ای اطمینان‌بخش نرسیده است.
به گزارش خبرگزاری ایلنا به نقل از مدیرعامل وقت سازمان آتش‌نشانی نیشابور، بیش از ۴۵۰ نقطه پرخطر در سطح این شهر شناسایی شده‌ است از جمله بازار سرپوشیده و پاساژ قائم که هر روز صدها شهروند در آن‌ها تردد می‌کنند. این آمار نه تنها یک هشدار، بلکه زنگ خطری است برای تمام کسانی که مسئولیت حفظ جان مردم را بر دوش دارند.
سؤال اساسی اینجاست: آیا نیشابور به‌عنوان شهری زلزله‌خیز، از یک نقشه جامع خطرپذیری لرزه‌ای برخوردار است؟
آیا در سال‌های گذشته، برای مقاوم‌سازی ساختمان‌های فرسوده، به‌ویژه اماکن عمومی، برنامه‌ای عملیاتی و قابل پیگیری تدوین شده است؟
اگر پاسخ منفی است، تجربه متروپل باید ما را به تامل وادارد؛ اگر هم پاسخ مثبت است، باید پرسید چرا همچنان آمار اماکن پرخطر چنین بالاست و هیچ اقدام ملموسی در سطح شهر مشاهده نمی‌شود؟
لزوم تدوین و اجرای یک برنامه جامع مقابله با زلزله در نیشابور، دیگر امری اختیاری یا تزئینی نیست. این برنامه باید مبتنی بر اصول علمی، اطلاعات به‌روز لرزه‌نگاری، مشارکت کارشناسان مستقل و با در نظر گرفتن اولویت‌های اجرایی تدوین شود. تعیین دقیق مناطق پرخطر، اولویت‌بندی مقاوم‌سازی یا تخریب، برنامه‌ای شفاف برای نوسازی بافت فرسوده و تخصیص بودجه مناسب، چهار ستون اصلی چنین برنامه‌ای را تشکیل می‌دهند.
افزون بر آن، آموزش همگانی و شفاف‌سازی اطلاعات برای مردم نیز باید جزو اولویت‌ها باشد. شهروندان باید بدانند کجا خطرناک است، چگونه باید رفتار کنند و چه انتظاری می‌توانند از نهادهای شهری داشته باشند.
حادثه متروپل نشان داد که فاجعه فقط حاصل زلزله یا بلایای طبیعی نیست؛ بلکه در بسیاری موارد، از دل بی‌توجهی به ضوابط ایمنی و فساد سیستماتیک زاده می‌شود.
نیشابور، با پیشینه تاریخی، فرهنگی و جمعیتی خود، سزاوار آن است که الگویی از پیشگیری و ایمنی در کشور باشد، نه مثالی دیگر از بی‌تفاوتی و هزینه‌دادن پس از وقوع حادثه.
امروز، مردم نیشابور به‌درستی نگرانند؛ نگران فروریختن سازه‌هایی که هر روز از کنارشان عبور می‌کنند. وقت آن رسیده که مسئولان محلی و استانی از لاک انکار و توجیه بیرون بیایند، خطر را بپذیرند و با تکیه بر خرد جمعی، برای حفاظت از جان و مال مردم قدمی جدی بردارند.
نیشابور با خاطره زلزله زندگی می‌کند؛ اما می‌توان با خرد، همدلی و برنامه‌ریزی، از تکرار آنچه بر متروپل گذشت جلوگیری کرد. فردا دیر است.