سنگ طلسم نیشابور نابود شد
سنگ طلسم نیشابور نابود شد
خاتون شرق- سنگ‌نگاره یا هنر صخره‌ای، بی‌تردید یکی از کهن‌ترین جلوه‌های هنری و تاریخی به‌جا‌مانده از انسان است؛ آثاری رازآلود که می‌توان آن‌ها را زادگاه خاموش زبان، خط، پیام، اسطوره و فرهنگ دانست.

سعید صفارائی
اشاره:
سنگ‌نگاره‌ها؛ پنجره‌هایی گشوده به ژرفای تاریخ بشر
سنگ‌نگاره یا هنر صخره‌ای، بی‌تردید یکی از کهن‌ترین جلوه‌های هنری و تاریخی به‌جا‌مانده از انسان است؛ آثاری رازآلود که می‌توان آن‌ها را زادگاه خاموش زبان، خط، پیام، اسطوره و فرهنگ دانست.
این نگاره‌های حک‌شده بر دل سنگ‌ها، نه‌فقط ثبت ساده‌ای از یک تصویر، بلکه روایت‌هایی‌اند از دوران‌هایی که هنوز واژه‌ای بر زبان انسان جاری نشده بود.
از همین‌رو، سنگ‌نگاره‌ها را می‌توان پنجره‌هایی دانست که رو به گذشته‌های دور گشوده می‌شوند. از قاب این پنجره‌ها، می‌توان رد پای خط، هنر، اقلیم، اسطوره‌ها، و مهم‌تر از همه، نوع اندیشه و جهان‌بینی انسان‌های کهن را رصد کرد. بی‌جهت نیست که باستان‌شناسان، زبان‌شناسان، اسطوره‌پژوهان و تاریخ‌نگاران، همواره با جدیتی وصف‌ناپذیر در تلاش‌اند تا این نقوش خاموش را رمزگشایی کنند و از لابه‌لای خطوط و شیارهای سنگی‌شان، با انسان ماقبل تاریخ هم‌سخن شوند.
ویژگی شگفت‌انگیز هنر صخره‌ای، جهانی بودن آن است؛ هنری که از مرزهای جغرافیا عبور کرده و بی‌اعتنا به تفاوت‌های نژادی، فرهنگی و اقلیمی، در دل کوه‌ها و صخره‌های دور و نزدیک جای گرفته است. این هنر را می‌توان زبان مشترک تمدن‌های خاموش دانست؛ زبانی تصویری که درک آن، به رمز و تفسیر خاصی نیاز ندارد و به گونه‌ای حیرت‌انگیز، برای تمام ملت‌ها آشنا و قابل فهم است.
در ایران، آمار دقیقی از تعداد این نقوش شگفت‌انگیز اعلام نشده، اما تنها در منطقه‌ تیمره، حوالی خمین، بیش از ۲۱ هزار نقش شناسایی شده است؛ نقش‌هایی که برخی از آن‌ها قدمتی بیش از ۴۰ هزار سال دارند. بر اساس پژوهش‌ها، تاکنون در سراسر کشور، بیش از ۵۰ هزار نمونه سنگ‌نگاره شناسایی شده است؛ نقش‌هایی از بز کوهی، فیل، اسب و سوارکار، صحنه‌های شکار و رقص‌های آیینی تا پیکره‌های جانوران افسانه‌ای.
در میان این نقش‌ها، بز کوهی با بیش از ۹۰ درصد تکرار، جایگاهی ویژه دارد. این جانور که در هنر صخره‌ای نماد آب، زایش و برکت است، پیامی روشن از نیاز انسان به بقا، امید و تداوم زندگی در دل سخت‌ترین شرایط طبیعی را با خود حمل می‌کند.

سنگ طلسم؛ رازی در دل روستای دورافتاده نیشابور
در دل جاده‌ای خاک‌خورده و خلوت میان نیشابور و کاشمر، رازی نهفته بود؛ رازی که سال‌ها خاموش مانده بود تا اینکه زبان گشود و چهره نمایان کرد.
داستان این کشف از زبان احمدرضا سالم، معلم کنجکاو و پژوهشگر پرتلاش انجمن میراث فرهنگی نیشابور شنیدنی است هرچند پایانش تلخ و ناگوار است.
او می گوید: همیشه از دانشجویانم‌ می‌خواهم درباره آثار تاریخی یا روایت‌های قدیمی و بومی منطقه‌شان تحقیق کنند. گاهی این پیشنهاد در دل روستاهایی که هیچ نشانی از تاریخ در ظاهرشان نبود، جرقه‌ای روشن می‌کرد. یکی از دانشجویانم‌ مقاومت می‌کرد که در روستای ما موضوعی برای ارائه نیست، فقط یک تخته‌سنگ هست که آن را سنگ طلسم می گویند و چیز خاصی هم نیست!
اما همین جمله کافی بود تا آتش کنجکاوی معلم شعله‌ور شود. سالم بلافاصله تصمیم می‌گیرد همراه آن دانشجو راهی روستا شود.
به منطقه‌ای رفتیم که اهالی به آن کمر بِشِکلی می‌گفتند. در دل طبیعت، تخته‌سنگی عظیم با ارتفاعی نزدیک به سه متر، از کوه جدا شده و در دامنه رها مانده بود. در نگاه اول شاید فقط یک سنگ بود، اما وقتی نزدیک‌تر شدم، دنیایی شگفت‌انگیز پیش چشمانم گشوده شد.
روی بدنه این سنگ، نقش‌هایی از بزکوهی با دقتی حیرت‌آور حک شده بود؛ نقوشی که قدمتی هزاران‌ساله را فریاد می‌زدند. اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شد.
سالم ادامه می‌دهد: در وسط سنگ داخل کادری مستطیلی‌شکل، خطوطی وجود داشت که به نظر می‌رسید حروف خط پهلوی ساسانی باشد. کمی بالاتر، در گوشه چپ تخته‌سنگ هم نشانه‌هایی به چشم می‌خورد که بی‌شباهت به نوشته‌های کهن نبود. بی‌درنگ دریافتم که این تخته‌سنگ به ظاهر ساده‌، در واقع گنجینه‌ای ارزشمند از تاریخ و هنر صخره‌ای ایران است.
سالم اظهار کرد: در همان زمان این آثار ارزشمند تاریخی را به صورت عکس ثبت و ضبط کردم و برای یکی از دوستانم که در این زمینه مطالعات فراوانی دارد فرستادم.
به گفته آن محقق، قدمت برخی از این نقوش به چهارهزار سال قبل بازمی‌گردد که در نوع خود و در منطقه نیشابور بزرگ منحصر به فرد است.

 

آتش جویندگان گنج بر دل سنگ‌نگاره‌های باستانی نیشابور
احمدرضا سالم، پژوهشگر و عضو انجمن میراث فرهنگی نیشابور، که بیش از سه دهه است در این حوزه تحقیق می‌کند، در گفت‌وگو با خاتون‌شرق از واقعیتی تلخ پرده برمی‌دارد:
تخته‌سنگی که بر آن نقوش متعددی از بزکوهی حک شده، بر قطعه سنگی کوچکتر و نسبتاً مسطح قرار دارد. متأسفانه، برخی افراد سودجو به گمان وجود گنج در زیر آن، اقدام به سوراخ کردن و شکستن سنگ زیرین کرده‌اند. نتیجه، ایجاد چاهی کم‌عمق و در عین حال خطرناک بوده است که اکنون تهدیدی جدی برای پایداری و بقای این سنگ‌نگاره ارزشمند به شمار می‌رود.
این تنها تخته‌سنگ نیست که مورد بی‌مهری قرار گرفته است. به گفته این پژوهشگر، در بازدیدها و بررسی‌های انجام‌شده در این منطقه، هشت قطعه سنگ دارای نقوش شناسایی شده است؛ نقوشی که در نگاه اول تکراری به‌نظر می‌رسند، اما تفاوت در تکنیک اجرا و میزان دقت، از گوناگونی دوره‌های تاریخی آن‌ها حکایت دارد.


برخی نقوش با خطوطی ساده و ابتدایی ترسیم شده‌اند، در حالی‌که برخی دیگر بسیار دقیق، واقع‌گرایانه و حتی دارای وجوه زیبایی‌شناسی پیشرفته هستند.
سالم هشدار می‌دهد که بزرگ‌ترین سنگ موجود در این منطقه، که دارای بیشترین تعداد نقش‌هاست، هم‌اکنون دچار ترک‌هایی شده و در معرض خطر فروپاشی قرار دارد. او خواستار ورود فوری نهادهای ذی‌ربط برای پایش، مستندسازی و حفاظت اصولی از این میراث بی‌همتاست.

رقابت با آثار هنری چندهزارساله در قالب نقوش یادگاری
سالم در ادامه می‌گوید: اما آسیب فقط از ناحیه سودجویان نیست؛ یادگارنویسی‌ نیز به شکلی خزنده و پیوسته در حال آسیب‌رساندن به این آثار است. کنار برخی از نقش‌ها، بازدیدکنندگان ناآگاه یا بی‌تفاوت با حکاکی اشکال مشابه مانند بز، تلاش کرده‌اند در رقابت با هنرمندان هزاران سال پیش، اثری از خود بر جای بگذارند. حاصل این تلاش، خدشه‌دار شدن اصالت و آسیب بسیاری از نقوش تاریخی است.
او می‌گوید: متأسفانه این معضل محدود به این منطقه نیست. یادگارنویسی، بلایی همه‌گیر شده که بسیاری از آثار تاریخی کشور را تهدید می‌کند. آثار و نشانه‌هایی که باید با دقت ثبت، رمزگشایی و حفظ شوند، امروز با اشیای تیز و سنگ یا اسپری رنگ در معرض فراموشی و نابودی‌اند.

 

پای معادن بر گلوی تاریخ کهن نیشابور
اما در ادامه خبر تلخ‌تری از راه رسید.
بزرگ‌ترین سنگ‌نگاره شناسایی‌شده نیشابور، معروف به «سنگ طلسم»، از بین رفته است. تصاویری که به دفتر خاتون‌شرق رسید، حکایت از فاجعه‌ای فرهنگی داشت: نقوش کهن این سنگ که گواهی از تاریخ، هنر و اسطوره‌های هزاران ساله بود، اکنون زیر لایه‌ای از رنگ قرمز پنهان شده‌اند.

نابودی سنگ با رنگ
در بازدید میدانی از محل، مشاهده شد که بخش عمده نقوش سنگ با رنگ قرمز پوشیده شده و در نتیجه بسیاری از خطوط تاریخی آن محو شده‌اند. به گفته اهالی، این سنگ بخشی از محدوده‌ معدن فعالی است که با روش‌های انفجاری اقدام به استخراج می‌کند؛ اقدامی که نه‌تنها امنیت فیزیکی سنگ‌ها را تهدید می‌کند، بلکه به تدریج موجب ترک‌خوردگی و فروپاشی آنها می‌شود.
ماجرا زمانی تلخ‌تر می‌شود که مشخص می‌شود عامل این تخریب نه سهل‌انگاری طبیعی بلکه اقدام مستقیم و آگاهانه‌ای از سوی فردی است که مالکیت معدن را بر عهده دارد.
گویی آثار تاریخی باید در برابر تیغ بی‌ملاحظه سود، خاموش بمانند.

وقتی قانون نادیده گرفته می‌شود
فرشته تقی‌زاده، مدیرعامل انجمن دیده‌بان آب، هوا و زمین می‌گوید: صرف داشتن مجوز معدن‌کاری به معنای داشتن حق مطلق فعالیت نیست.
طبق قانون، هرگونه فعالیت معدنی که در حریم آثار تاریخی باشد، ممنوع است و باید متوقف شود اما متأسفانه بارها دیده‌ایم که منافع مالی بر منافع فرهنگی و ملی ترجیح داده می‌شود.

سنگ‌نگاره‌هایی که هنوز ثبت نشده‌اند
در میان این آشفتگی، پاسخ اداره میراث فرهنگی نیشابور نیز به نگرانی‌ها دامن زد.
حسن گیاهی، نماینده این اداره، در پاسخ به خبرنگار ما گفت: سنگ‌نگاره‌های منطقه رئیسی هنوز به ثبت نرسیده‌اند و مراحل بررسی در حال انجام است. همین عدم ثبت رسمی، راه را برای انواع تعرض و تخریب هموار کرده است.

انتقال سنگ‌نگاره‌های نیشابور به موزه
در حال حاضر به نظر می‌رسد به دلیل اینکه امکان جلوگیری از ادامه کار این معادن وجود ندارد ظاهرا بهترین راه، انتقال این سنگ‌نگاره‌های باستانی به محل دیگری مانند موزه است.
به گفته احمدرضا سالم برای حفاظت از این آثار پرارزش فرهنگی باید اقدامات مرمتی به خصوص در مورد تخته سنگ بزرگتر که دارای ترکهای جدی و آسیب پذیرتر است انجام شود و در صورت امکان یکی از قطعه سنگهای دارای نقش برای بازدید علاقه مندان و آشنایی با این هنر کهن به موزه شهر و یا یکی از میدانها و بوستانها منتقل شود.
وی افزود خوشبختانه مدیر یکی از معادن منطقه در خصوص جا به جایی و انتقال تخته سنگ موردنظر به محلی که موردنظر میراث فرهنگی باشد اعلام آمادگی کرده است.
پیام روشن است: اگر امروز برای نجات این آثار دیر بجنبیم، فردا چیزی برای روایت از دیروز نخواهیم داشت. اکنون نوبت مسئولان فرهنگی و میراثی است که با نگاهی مسئولانه و اقداماتی جدی، از تکرار این قصه تلخ در نیشابور و دیگر نقاط کشور جلوگیری کنند.

سخن پایانی
سنگ‌نگاره‌ها نه فقط هنر، بلکه سندهایی زنده‌اند از زمانه‌هایی دور؛ صدایی بی‌صدا که اگر گوش جان بسپاری، از درون سنگ، آوای تمدنی را می‌شنوی که هنوز خاموش نشده است. روستای کلاته حسن‌آباد و سنگ طلسمش، حالا فقط یک نقطه دیگر روی نقشه‌اند، اما برای آنها که گوش جان می‌سپارند، این تخته‌سنگ هنوز زمزمه‌هایی از هزاران سال پیش در دل دارد.
نکته: به گفته احمدرضا سالم در اطراف نیشابور، در چند منطقه دیگر هنوز سنگ نگاره‌هایی وجود دارد که ثبت و یا معرفی نشده است.