ابوالفضل یغما – جانشین مدیر مسؤول
خانم خزعلی، معاون رئیس جمهور در ادامهی اظهاراتی که معمولا در زمینههای مختلف دارد و خیلی هم کارشناسی و سنجیده نیست و با معیار عقل سالم بعید است که چنین شخصیتی در چنین ردیف دانشی به سمت مهم معاونت رئیس جمهور منصوب شود، هفتهی گذشته نیز افاضات دیگری داشت و مضمونا گفت که طلبهها بازیگر شوند و به سلبریتیها نیازی نیست.
یادم هست که در زمان آقای خاتمی و در جریان استیضاح آقای مهاجرانی، وقتی مجلسیها به او اتهام سکولار بودن زدند، آقای خاتمی در تریبون مجلس به طعنه گفت: باید از آقای دکتر مهاجرانی بخواهیم یک کلاس بگذارند و یک مقدار راجع به سکولاریسم برای آقایان درس بدهند که آقایان بدانند سکولاریسم فحش و تهمت نیست و یک وجههی فلسفی و فکری دارد!
حالا در این داستان خانم خزعلی، نمیدانم واقعا در دم و دستگاه عظیم فرهنگی رئیس جمهور مثل وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، نهاد ریاست جمهوری و معاونت علمی، یا در سازمانهای پژوهشی اسلامی مانند پژوهشگاههای وابسته به حوزه، کسی نیست به این خانم، تذکرات فرهنگی علمی بدهد که این طور آبروی خودش و دین و نظام را با این صحبتها به باد ندهد؟، یا نه اصلا کسی به این حرفها و افاضات ایشان چندان بهایی نمیدهد و اهمیتی هم ندارد که در جامعه چه واکنشهایی علیه دولت برانگیزد؟
آیا خانم خزعلی اطلاع دارد که اصولا بازیگری با شأنیت طلاب دینی، ممکن است تناقضات جدی داشته باشد؟ آیا ایشان میداند که بر اساس برخی فتاوای آیات، اصولا بازیگری جزو محرمات محسوب میشود؟ آیا از محدودیتهایی که در این سالها برای بازیگران سینما، تلویزیون و تئاتر از سوی حکومت و همچنین جامعه ایجاد شده، اطلاع دارد؟
لابد ایشان به مناسبت معاونت رئیس دولت در امور خانواده و زنان، در جایگاهی هست که بداند بازیگری، علاوه بر اینکه یک هنر چند وجهی است و کوفتن این خرمن، کار هر بز نیست، حد و حدود و شرایط و قضایایی دارد که اساسا و اصولا، از حرفه و کسوت و دانش و بینش طلاب دین، به دور است.
بازیگری خیلی جنبهها و جوانب دارد که گمان نمیرود خانم خزعلی، سطح آگاهیهای فرهنگی و علمیاش به دانستن این موارد، قد بدهد. مثلا اینکه بازیگران، غالبشان تحصیلکردگان دانشکدههای هنرهای دراماتیک و مراکز آموزش عالی در رشتههای تئاتر و سینما در ایران و جهان هستند. دیگر اینکه علاوه بر داشتن ویژگیهای کلی هنری در وجود و روانشان که امری خدادادی و غیر اکتسابی است، ذاتا و قریحتا دارای شم و ژن بازیگری هستند و اگر چه از این نظر، در میان طلاب و غیر طلاب، از لحاظ واجد این ویژگیها بودن، تفاوتی نیست، لکن بسیار بعید است که فردی با داشتن ذوق و قریحهی هنری و بازیگری و خصلتها و ویژگیهای شخصیتی این حرفه، از ابتدا به حوزه برود و در میان طلاب دینی جا بگیرد.
از سویی، چون خانم خزعلی، معاون در امور زنان است لابد تأکید و تکیهاش روی طلاب خانم است. خیلی خیلی استبعاد دارد که یک طلبهی خانم که حالا سطح بلندش را هم در حد مجتهد شدن، دیدهایم و نمونههایش در تلویزیون دیده شده که به زور قادر به دیدن چشمها و بینی ایشان میشویم و خیلی باید جهد کنیم تا از لای چادر و دندان و پشت ضخامت پارچههای سیاه، متوجه حرفهایشان بشویم. آیا چنین شخصیتها و بانوانی که ما در احترامشان تردید نمیکنیم و برایشان حرمت و جایگاه شخصیتی هم ممکن است قائل باشیم، حاضرند مثلا مثل ترانهی علیدوستی روی صحنه ظاهر شوند؟، یا گلشیفتهی فراهانی؟
البته، این دوستان هنرمند ببخشند که نامشان را میبرم و چون میدانم که روحیات هنرمندان بسیار تا بسیار حساس است این تعذر را عنوان میکنم، لکن مثال از معروفها زدم که خانم خزعلی بشناسد و کار دستش بیاید که هنر بازیگری از چه لونی است.
دیگر اینکه تقریبا عزیزان زیادی هستند که مصدر و جایگاهی در امور اجرایی دارند و گاه و بیگاه، چیزهایی شبیه اینها عنوان میکنند و ظاهرا دیواری کوتاهتر از طلبهها و حوزهها هم نداریم که ملعبهی دست این بازیگران! شود. مثلا یکی میآید میگوید که طلبهها به آموزش و پرورش و کلاسها بروند. یکی میگوید به مطب پزشکان و بیمارستانها بروند، یکی دیگر جایی میان مسجد و میدان برایشان دست و پا میکند، یکی هم از رفتنشان به باشگاهها و ورزشگاهها و اینها داد سخن میدهد.
حالا ما که خیلی وقت است تحصیلمان را تمام کردهایم و خیال هم نداریم دوباره به مدرسهها برگردیم، ولی خدا وکیلی، امام جماعتهای مدارس و ادارات، چند درصدشان در کارشان که هدایت اخلاقی و تربیت دینی افراد است توفیق داشتهاند؟ یا بهتر است بگوییم چند درصدشان، توانستهاند با حق الجلسات نماز کنار بیایند و بمانند؟
حالا تصور کنید که روی پلها و داخل پارکها و سینماها و کلاسهای درس دانشگاه و باشگاهها و سایر مکانهای عمومی و شخصی هم، یک یا چند نفر طلبه و روحانی گماشتیم و از آنها خواستیم که مراسم و مناسک دینی را همانجاها فی المجلس انجام دهند. آیا با چنین عملکردی، از حرمت و شرافت دین، چیزی باقی میماند؟ آیا هدف و فلسفهای از این کارها در نظر است؟ آیا این گونه برنامهها حاصلی برای کشور و مردم دارد؟ شاید خیال دارید، همه مناصب و هنرها و حرفهها و پیشهها و فنون و سمتها و جایگاههای تخصصی و فنی و علمی کشور را بدهید به روحانیون و احتمالا افراد عادی و غیر روحانی را به حوزهها برگردانید؟ آری؟ اگر چنین است، به نظر میرسد که غوغایی دیگر در راه است؛ خدا میداند که این دود از آتش گور چه کسی برخاسته که چنین کورکننده و آزارمند است که میخواهد مرزهای کشورداری و مدیریت اجرایی و اجتماعی را بکلی جابجا کند.
شاید میخواهند مرزهای کشورداری و مدیریت اجرایی را جابجا کنند!
برچسب ها
یادداشت روز
دانشگاه علومپزشکی نیشابور در آزمونی خطیر
چهارشنیه بازار نیشابور در 2راهی شورا و شهرداری
بازار وحدت نیشابور نفسهای آخر را میکشد
دانشگاه علومپزشکی نیشابور در آزمونی خطیر
خاتون شرق - انتصاب دکتر غزاله دوستپرست به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی نیشابور، یک گام مهم در مسیر برابری جنسیتی در ساختارهای مدیریتی نظام سلامت ایران محسوب میشود. اما این انتصاب با چالشها و فرصتهایی همراه است که از یک سو فرصتهای تازهای را برای توسعه و بهبود در حوزه بهداشت و درمان فراهم میکند و از سوی دیگر، به دلیل شرایط خاص و ساختارهای فعلی نظام سلامت کشور، آزمونی جدی برای ارزیابی اثربخشی و کارآمدی مدیریت زنان در این بخش مهم از دولت جدید خواهد بود.
نگاهی به عملکرد ۶ماهه فولاد خراسان
خاتون شرق - بررسی گزارش عملکرد ششماهه شرکت فولاد خراسان در سالهای 1402 و 1403 نشاندهنده تغییرات مهمی در درآمد، فروش و چالشهای پیشروی این شرکت است. در گزارش به مقایسه این دو دوره میپردازیم:
بازار وحدت نیشابور نفسهای آخر را میکشد
خاتون شرق - تا چشم کار میکند خودرو پارک شده، در 2طرف جاده انبوه دستفروشان و مردمی که برای خرید یا به قول معروف شکار آمدهاند موج میزند، از کبوتر و مرغ و بوقلمون بگیر تا آچار گیربکس و لاستیک ماشین و پنکه، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در اینجا یافت میشود.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.