همبستگی ملی؛ دیوار دفاعی که از درون ترک برمی‌دارد
همبستگی ملی؛ دیوار دفاعی که از درون ترک برمی‌دارد
خاتون شرق- جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل به پایان رسیده؛ جنگی که دیگر در حد درگیری‌های نیابتی یا عملیات محدود باقی نماند و با ورود مستقیم دو کشور به میدان نبرد، به یکی از سرنوشت‌سازترین بزنگاه‌های تاریخ معاصر ایران تبدیل شده است.

سعید صفارائی – خبرنگار
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل به پایان رسیده؛ جنگی که دیگر در حد درگیری‌های نیابتی یا عملیات محدود باقی نماند و با ورود مستقیم دو کشور به میدان نبرد، به یکی از سرنوشت‌سازترین بزنگاه‌های تاریخ معاصر ایران تبدیل شده است.
در چنین شرایطی، هیچ سلاحی مهم‌تر و کارآمدتر از همبستگی ملی نیست. اتحاد مردم، سرمایه‌ی استراتژیک هر کشوری در زمان جنگ است.
حمله نظامی دشمن خارجی هرچند مخرب و ویرانگر است، اما آنچه می‌تواند عمق خسارت‌ها را چند برابر کند، جنگ روانی و دوقطبی‌سازی در داخل کشور است. این دقیقاً همان جایی است که ضعف مزمن و کهنه‌ در حوزه‌ی رسانه و اطلاع‌رسانی، خود را به تلخ‌ترین شکل ممکن نشان می‌دهد.
امروز، شهروند ایرانی پیش از آنکه روایت رسمی و شفاف از میدان جنگ را از رسانه‌های داخلی بشنود، اخبار و تحلیل‌ها را از شبکه‌های ماهواره‌ای معاند، کانال‌های تلگرامی خارج‌نشین یا اتاق‌های گفتگوی مجازی دریافت می‌کند. این فضا به شدت پر از شایعه، تحلیل‌های هدفمند تخریبی و عملیات روانی است.
سؤال اینجاست: در شرایطی که دشمن آشکارا به میدان آمده و خاک ایران را هدف قرار داده است، چرا هنوز شاهد انفعال رسانه‌ای هستیم؟
چرا استراتژی مشخصی برای اقناع افکار عمومی، روایت‌سازی از پیروزی‌ها یا حتی شفاف‌سازی درباره چالش‌های جنگ وجود ندارد؟
آیا زمان آن نرسیده که مدیران رسانه‌های رسمی به‌جای تبلیغات سطحی واقعیت‌ها را صادقانه با مردم در میان بگذارند و با ایجاد گفتمان همدلی، روحیه‌ی جامعه را حفظ کنند؟
اما فاجعه‌ی دیگر، حضور پررنگ تندروان داخلی و جنگ‌افروزان ناآگاه است؛ همان‌هایی که در بحبوحه‌ی این جنگ ملی، به جای تمرکز بر دشمن خارجی، آتش اختلافات داخلی را شعله‌ور می‌کنند.
عده‌ای در لباس سیاست، برخی در پوشش رسانه و تعدادی در گروه‌های افراطی، مدام در پی تفکیک مردم به «خودی» و «غیرخودی» هستند. این جماعت، در حالی‌ که کشور درگیر یک بحران تمام‌عیار امنیتی و نظامی است، همچنان مشغول تسویه‌حساب‌های جناحی، پرونده‌سازی علیه منتقدان و تضعیف چهره‌های ملی هستند.
باید صریح گفت که اگر نتوانیم در شرایط اضطراری امروز و در زمان جنگ با این عوامل تفرقه‌افکن داخلی برخورد کنیم، خود در تضعیف روحیه ملی شریک جرمیم.
همان‌گونه که انتظار می‌رود نیروهای مسلح در میدان جنگ با دشمن خارجی قاطعانه برخورد کنند، انتظار می‌رود دستگاه‌های امنیتی، قضایی و مدیریتی نیز در میدان جنگ روانی داخلی، قاطع و بی‌ملاحظه وارد عمل شوند. هرکس که در این شرایط بحرانی با دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی، جناحی یا طبقاتی، وحدت ملی را خدشه‌دار کند، آگاهانه یا ناآگاهانه، در زمین دشمن بازی می‌کند و نباید با او مماشات شود.
اتحاد ملی، پروژه‌ای نیست که فقط با شعار یا برگزاری چند مراسم نمادین ایجاد شود. این اتحاد، نیازمند شفافیت اطلاعاتی، صداقت مسئولان، حذف مرزبندی‌های جناحی، و مهم‌تر از همه، برنامه‌ی منسجم رسانه‌ای برای کنترل افکار عمومی است. در غیر این صورت، حتی اگر دشمن در مرزها مهار شود، فروپاشی درونی، کشور را از پا درمی‌آورد.
نباید فراموش کرد، تاریخ معاصر ایران، نمونه‌های تلخ زیادی از شکاف‌های اجتماعی در بزنگاه‌های ملی دارد. زمانی که بخشی از جامعه احساس کند صدایش شنیده نمی‌شود، یا عمداً به حاشیه رانده می‌شود، نتیجه‌اش دلسردی، بی‌تفاوتی یا حتی همراهی پنهانی با دشمن است. مسئولان باید این حقیقت را بپذیرند که وحدت ملی فقط با نمایش‌های فرمایشی به‌دست نمی‌آید؛ نیازمند اصلاحات ساختاری در نگاه به جامعه، به رسمیت شناختن تنوع دیدگاه‌ها و شنیدن انتقادها است.
امروز باید هرچه سریع‌تر نسبت به طراحی یک استراتژی منسجم رسانه‌ای اقدام شود؛ استراتژی‌ای که بر پایه صداقت، اطلاع‌رسانی لحظه‌به‌لحظه، تقویت امید اجتماعی و مقابله هوشمندانه با شایعات و جنگ روانی دشمن باشد. در کنار این، برخورد بدون اغماض با تفرقه‌افکنان داخلی باید در دستور کار قرار گیرد. زیرا در میانه‌ی میدان جنگ، مهم‌ترین سنگر، همبستگی مردم است و هیچ خیانتی بزرگ‌تر از تضعیف این سنگر نیست.