گرم شدن تنور شعارهای رنج‌آفرین و گنج‌آفرین
گرم شدن تنور شعارهای رنج‌آفرین و گنج‌آفرین
نیشابور فردا- هر بار که بوی انتخابات در فضای نیشابور می‌پیچد، شاهد موجی از وعده‌ها و شعارهای کوتاه‌مدت هستیم.

سعید صفارائی- سردبیر
هر بار که بوی انتخابات در فضای نیشابور می‌پیچد، شاهد موجی از وعده‌ها و شعارهای کوتاه‌مدت هستیم.
اما این‌بار، در آستانه هفتمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا، گرمای تنور سیاست بیشتر از آنکه حاصل مشارکت و رقابت جدی باشد، از هیاهوی تکرار شعارهایی می‌آید که سال‌هاست در ذهن شهروندان خاک می‌خورند.
شعارهایی که دیگر نه جان دارند و نه ایمان می‌آورند، بلکه تنها برای زنده نگه داشتن ظاهری از رقابت، هر چهار سال یک‌بار دوباره از زیر غبار بیرون کشیده می‌شوند.
در روزهایی که گروه‌ها و جناح‌های اصول‌گرا، معتدل و مستقل در حال سازماندهی فهرست‌های انتخاباتی خود هستند، نشانه‌ای از حضور پررنگ جریان اصلاح‌طلب در نیشابور دیده نمی‌شود. دودی از تنور آنان برنمی‌خیزد و گویی این اردوگاه به سکوتی محتاطانه پناه برده یا در انزوای سیاسی فرورفته است.
اما واقعیت آن است که حتی در اردوگاه اصول‌گرایان نیز از شور و اقبال عمومی خبری نیست.
چهره‌های شناخته‌شده این جریان بیش از آن‌که به جذب رأی اقشار جدید فکر کنند، بر همان آرای سنتی و ثابت حساب باز کرده‌اند. گویی هدف، نه پیروزی در افکار عمومی، بلکه تنها تکرار نتیجه‌ی دوره‌ی قبل است؛ تکرارِ تکرار، در شهری که از وعده‌ها و آزمون‌های بی‌حاصل خسته است.
بازار شعارهای انتخاباتی گرم است؛ اما این گرما از جنس امید نیست، بلکه تبِ بی‌ثمر وعده‌هایی است که بارها گفته و فراموش شده‌اند. نامزدهایی که از رونق گردشگری، توسعه پایدار، اشتغال جوانان و عدالت شهری سخن می‌گویند، اما هیچ‌یک نمی‌پرسند چرا در ۶ دوره گذشته هیچ‌کدام از این شعارها به سرانجام نرسیده است؟
مردم نیشابور حافظه‌ای قوی دارند. آنان خوب می‌دانند کدام خیابان نیمه‌تمام مانده، کدام وعده فرهنگی فراموش شده و کدام طرح اقتصادی به سکوت کشیده شده است. امروز شعار دادن نه هنر است و نه امیدآفرین؛ بلکه تبدیل به تجارتی سیاسی شده که در آن، هر واژه کالایی برای کسب رأی است. این بازار، تنها تصویری رنج‌آور از وعده‌های بر زمین‌مانده را در ذهن شهروندان بازتولید می‌کند، بی‌آن‌که روزنه‌ای از تغییر بگشاید.
شعارهایی که برای رأی دهندگان رنج‌آفرین و برای رأی گیرندگان گنج‌آفرین است.
در چنین فضایی شاید بسیاری از مردم با دلسردی بپرسند: شرکت در انتخاباتی که نتیجه‌اش از پیش روشن است چه فایده‌ای دارد؟
پاسخ روشن است؛ فایده‌اش، جلوگیری از انحصار مدیریتی شهری در دست عده‌ای محدود و تندروست. تجربه شورای ششم به‌خوبی نشان داد که غیبت مردم در صندوق رأی چگونه می‌تواند به حاکمیت نگاه‌های انحصارطلب، تصمیم‌های سلیقه‌ای و هدررفت منابع انسانی و اقتصادی بینجامد.
تحریم یا بی‌اعتنایی به انتخابات، مجازات حاکمیت نیست، بلکه تنبیهِ خودِ شهروندان است. اگر مردم میدان را خالی کنند، گروه‌هایی که با حداقل پشتوانه اجتماعی اما حداکثر سازماندهی فعالیت می‌کنند، به‌راحتی بر مدیریت شهری مسلط می‌شوند و این یعنی از دست رفتن فرصت‌های توسعه و تداوم همان چرخه‌ی ناکارآمدی.

درخواست صریح از فرماندار نیشابور
در این میان نقش فرماندار نیشابور، به‌عنوان رئیس هیئت اجرایی انتخابات، نقشی کلیدی است. جناب آقای فرماندار، انتظار می‌رود برای جلوگیری از تکرار خطاهای گذشته و بازسازی اعتماد عمومی، در ترکیب هیئت اجرایی انتخابات تجدید نظر اساسی و بنیادین شود.
تکرار چهره‌های ثابت در هر دوره، نه‌تنها شائبه‌ی جانبداری و بی‌اعتمادی را تقویت می‌کند، بلکه روند مشارکت را نیز سرد و بی‌جان می‌سازد. هیئت اجرایی باید نماینده‌ی تنوع فکری و اجتماعی نیشابور باشد، نه محفلی بسته از چهره‌هایی که سال‌هاست نامشان تکرار می‌شود.
شفافیت در ترکیب هیئت‌ها، بی‌طرفی در بررسی صلاحیت‌ها و استقلال از فشارهای سیاسی، نخستین گام برای بازگرداندن اعتماد مردم به انتخابات است.
تا زمانی که مردم احساس نکنند رأی‌شان تأثیر دارد، هیچ تبلیغی نمی‌تواند آنان را به پای صندوق بیاورد.
امروز بیش از هر زمان دیگری، نیشابور به بازسازی اعتماد و امید نیاز دارد. نه با وعده‌های رنگارنگ، بلکه با عملکردی شفاف و رویکردی مردمی. مشارکت فعال شهروندان در انتخابات شوراها تنها راه جلوگیری از انحصارطلبی و رکود مدیریتی است.
شاید انتخابات پیش‌رو فرصتی باشد برای بازنگری، برای گفت‌وگو، و برای احیای مسئولیت جمعی. این‌بار اگر رأی ندهیم، نه‌تنها از تغییر محروم می‌شویم، بلکه شهرمان را به کسانی واگذار می‌کنیم که آزمون خود را پیش‌تر پس داده‌اند و نتیجه‌اش را دیده‌ایم.
نیشابور شایسته شهری زنده، شورایی کارآمد و مدیریتی شفاف است؛ اما تحقق این آرزو تنها با حضور آگاهانه و مطالبه‌گر مردم ممکن می‌شود.