خورشید اصلاح‌طلبی به تدریج از افق پزشکیان طلوع می‌کند
خورشید اصلاح‌طلبی به تدریج از افق پزشکیان طلوع می‌کند
خاتون شرق - در روزهای گذشته، برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری در شقوق و طرق گوناگون اجرا شد و هر کدام از نامزدها با طرح دیدگاه‌های خود در روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها، تلویزیون، دیدارهای مردمی و فضای مجازی، سعی کردند آرای مردم را جلب و جذب کنند.

سعید صفارائی – خبرنگار
در روزهای گذشته، برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری در شقوق و طرق گوناگون اجرا شد و هر کدام از نامزدها با طرح دیدگاه‌های خود در روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها، تلویزیون، دیدارهای مردمی و فضای مجازی، سعی کردند آرای مردم را جلب و جذب کنند.
الحق و الانصاف، دیدگاه‌ها و صحبت‌های آقای پزشکیان، یک سر و گردن بالاتر از بقیه ایستاد و به مطالبات مردم و بخصوص نسل‌های جدید، نزدیک‌تر بود.
کاندیداهای اصولگرا هر کدام به نوعی گاف دادند و بعضا مطالب فیکی گفتند که توسط آگاهان رسانه و فعالان سیاسی، برملا شد و شاید کار دست‌شان بدهد.
مثلا آقای قالیباف به جز حرف‌های مبهم و تکراری سایر اصولگرایان در باره نقشه‌های دشمن و دستاوردهای عالی و امید به آینده و این داستان‌های کلی، گفت که از هیچ روزنامه نگار و خبرنگاری شکایت نکرده است. دست کم سه نفر از کسانی که در حوزه رسانه فعالیت دارند و قالیباف شخصا علیه آنها شکایت کرده، دادنامه‌ها و اسناد شکایت ایشان را در رسانه‌ها بازتاب دادند که قطعا مایه‌ی شرمساری ایشان خواهد شد که جلو چشم این همه آدم، دروغ می‌گوید و البته ایشان سابقه‌ی دروغ‌گویی دارد و جای عجبی نیست.

استاندارد جهانی گردشگری!
آقای قاضی‌زاده‌ی هاشمی نیز حرف‌های عجیب و غریب زیاد داشت و مثلا در حوزه‌ی گردشگری، از «استاندارد گردشگری زیارت» به عنوان یک استاندارد جهانی سخن گفت که یک تعبیر نامفهوم و من‌درآوردی است و صرفا خواست یک مطلب جدید بگوید و اگر این مطلب جدید مثلا کلمات چپه‌ی فارسی‌ هم باشد اشکال ندارد.
ایشان البته در مورد زنان و حجاب هم سال ۱۴۰۰ به سائقه‌ی سلفش، احمدی‌نژاد که هر وقت از حجاب از او سؤال می کردند می‌گفت حجاب مسئله‌ی کشور نیست، همین گفته را تکرار کرده بود و احتمالا در باب این موضوع در روزهای آینده، بیشتر از او خواهیم شنید.
نکته‌ی جالب‌تر هم اینکه ایشان در حرف‌های اساسی، سعی کرد از خط اصلی حاکمیت خارج نشود و مثلا گفت که حتما ادامه‌ دهنده‌ی خط دولت شهید رئیسی خواهد بود و مشخص نشد که منظورش از خط شهید رئیسی، همان قول یک میلیون مسکن و یک میلیون شغل در سال است که عمل نشد؟ یا تورم یک رقمی بود که نه تنها محقق نشد بلکه از سطح آن موقع فراتر هم رفت. چون اگر ایشان توفیق می‌داشت که امروز وضعیت این نبود؟

دولت قبل از اقای رئیسی!
آقای زاکانی هم اگر چه در انتقاداتش، به اسم،‌ دولت آقای رئیسی را نام نبرد و هر جا که احساس می‌کرد شائبه‌ای در این مورد هست، به صراحت می‌گفت: «دولت قبل از آقای رئیسی»، ولی تا دل‌تان بخواهد از وضعیت کشور انتقاد کرد و حتما و علی‌رغم دیدگاه‌های آقای علم‌الهدی، نظرش وضعیت فعلی دولت آقای رئیسی بود اما نمی‌خواست از خط مشی اصولگرایان که همه‌شان خواستار ادامه دادن دولت آقای رئیسی هستند فاصله بگیرد و چنان مبهم و دوپهلو صحبت می‌کرد که مخاطب متوجه نمی‌شد ایشان در لباس شهردار تهران از عملکرد این دستگاه دفاع می‌کند یا می‌خواهد رئیس‌جمهور شود..
آقای پورمحمدی هم ظاهرا نکته‌ی مثبت نزدیک به زمان حال در کارنامه‌اش پیدا نکرده بود که برای قاطعیت و توانمندی دیپلماتیکش به مذاکره با دولت صدام که اقلا نصف جمعیت رأی دهندگان ایران امروز، او را از یاد برده‌اند اشاره و آن را برگ برنده‌ی کار سیاسی خود قلمداد کرد.
نکته‌ی دیگری هم که ایشان عنوان کرد این بود که به گفته‌ی خودش «به قیافه‌ی من نمی‌آید که ..» مثلا آدم اهل کامپیوتر و فن‌آوری و این مسائل باشم. ولی ایشان گفت که همین الآن در مرکز اسناد روی یک پروژه‌ی هوش مصنوعی دارد کار می‌کند.

پروژه هوش مصنوعی در مرکز اسناد انقلاب اسلامی!
حالا ما متوجه نشدیم که مگر مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری یا مرکز پژوهش‌های مجلس یا معاونت فن‌آوری ریاست جمهوری است؟ اگر هست که باید تغییر نام دهد و اگر نیست که چه کاری با پروژه هوش مصنوعی دارد و اساسا هوش مصنوعی به عنوان یک پروژه تحقیقاتی، چه دخلی به مرکز اسناد دارد؟
به هر حال، کلیات مطالب کاندیداهای اصولگرا چیز تازه‌ای نداشت و تقریبا همه‌ی آقایان، همان مطالبی را گفتند که از آنها انتظار می‌رفت و چنگی هم به دل مخاطبان نزد. بخصوص آقای جلیلی که چندین بار در روزهای اخیر، خود را رئیس دولت در سایه‌ی آقای رئیسی عنوان کرد و مشخص نیست که آیا دستگاه حاکمیت، مفهوم دولت در سایه را به عنوان یک تشکیلات رسمی که در تلویزیون کشور مطرح شود در کنار دولت مستقر، قبول دارد که ایشان از آن دفاع و اقدامات دولت مستقر را به حساب آن می‌گذارد؟
البته ناگفته نماند که همه‌ی آقایان، شائبه‌هایی از فساد سیاسی، مالی، اداری، زمین‌خواری، رانت‌خواری و از این دست مسائل در کارنامه‌هایشان هست و اگر چه ما به ضرس قاطع نمی‌توانیم بگوییم این شائبه‌ها حقیقت دارد اما از قدیم گفته‌اند تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها.

آقای پزشکیان هیچ نمره‌ منفی ندارد
کما اینکه در مورد آقای پزشکیان که هیچ شائبه‌ ای از فساد در گذشته‌اش ندارد هیچ بنی بشری راجع به این موضوع، نه چیزی نوشته و نه چیزی گفته و البته، این مسئله، خیلی اصول‌گرایان را آزار می‌دهد که ایشان نکته‌ی منفی در این زمینه ندارد که بتوانند به او گیر بدهند که اگر داشت، آقایان اصولگرا مثل آقای زاکانی به ۲۰ سال یا ۲۵ سال قبل برنمی‌گشت و یک موضوع حاشیه‌ای مثل آزمون دستیاری که هیچ ربطی به فساد اداری و امثال هم ندارد را به عنوان نمره منفی او مطرح نمی‌کرد.
یا مثلا آن بنده خدای دیگر در مورد قتل یک خانم که حدودا ۲۰ سال پیش اتفاق افتاده، دنبال نظر پزشکی آقای پزشکیان را نمی‌گرفت که گزک دست ایشان بدهد. این کاندیداها با همه‌ی اصولگرا بودن‌شان اصلا در نظر نمی‌گیرند که وقتی یک پرونده امنیتی باشد،‌ حتی مقامات بالای کشور هم به دلیل محدودیت های قانونی، حق گفتن مطالب در تریبون‌های عمومی را ندارند و گر نه با محدودیت جدی از سوی شورای امنیت یا شورای عالی امنیت ملی مواجه می‌شوند. کما اینکه موضوع حصر که در دولت های روحانی چندین بار مطرح شد، نتوانست از سوی روحانی، مورد پیگیری جدی قرار گیرد و از سطح گفتگوهای رسانه‌ای فراتر نرفت.
و یا صحبت‌های آقای خاتمی در مورد قتل‌های زنجیره‌ای تا وقتی شورای عالی امنیت ملی وارد داستان نشد و پرونده را باز نکرد، رنگ و بوی افشاگری نداشت و رئیس جمهور وقت از بیان جزئیات طفره می‌رفت که این رسم سیاست است و از روزی که یک نفر رئیس جمهور می‌شود باید قوانین سفت و سخت بالادستی را رعایت کند و خیلی مقامات کشور هم در همین مضیقه هستند.

این سطح از صراحت در تاریخ جمهوری اسلامی وجود نداشته
به هر حال، پزشکیان به پاکدستی، پاکدامنی، صداقت، ایمان مذهبی، راستگویی و خیراندیشی، معروف و شهره است و صحبت‌ها و حرف‌هایش در این باب‌ها در روزهای اخیر نیز حاکی از همین صفات است.
مثلا در باب اقتصاد که کاندیداهای اصولگرا، به تلویح یا تصریح، خود را متخصص آن دانستند و به جای اقتصاددان راهکار دادند و باز همان وعده‌های حل سه روزه‌ی مشکل بورس یا حل مشکل مسکن یا حل مشکلات صد ساله در چهار سال و امثال آن را در گفتگوها عنوان کردند پزشکیان صراحتا گفت که کارشناس این موضوع نیست و اگر اقتصاد را به او بدهند حتما خراب خواهد کرد. این سطح از صراحت و صداقت را نه تنها در کاندیداهای ریاست جمهوری بلکه در تاریخ جمهوری اسلامی هم ندیده‌ بودیم.
ایشان تأکید کرد که اقتصاد یک موضوع تخصصی و علمی است و باید از کارشناسان متخصص آن در اجرای منویات اقتصادی حاکمیت و اجرای برنامه‌های توسعه، بهره برد.
نکته‌ی خیلی جالب توجه و شاید سرنوشت‌سازی که تکلیف همه‌ی دوستان اصولگرا را روشن کرد و آرای دهه هشتادی‌ها و دهه نودی‌ها را در صندوق ایشان ریخت، موضوع حجاب و ماجرای طرح نور است که تقریبا یکی دو سالی است که نقل محافل سیاسی کشور است و از اصولگرا و اصلاح‌طلب گرفته تا اقتصاددانان و فیلسوفان کشور هم در باب آن به تأیید یا نقد، از آن سخن گفته‌اند.
پزشکیان این طرح را «سیاهی» نامید و نتایج آن را ناموفق دانست و گفت اگر کسی مستحق کتک خوردن باشد ما (یعنی مسؤولان کشور) هستیم که این نسل را تربیت کرده و تحویل داده‌ایم.
به نظر می‌رسد آقای پزشکیان، کاملا به هزینه‌ی گفتن این حرف‌ها آگاه است چون از صدر تا ذیل اصولگرایان،‌ از آن به عنوان یک کار مثبت و ضروری، تعریف و تمجید کرده بودند و گفته بودند که با قوت آن را ادامه می‌دهند. با این وصف،‌ بعد از صحبت‌های آقای پزشکیان، خیلی ماست‌ها در وزارت کشور به کیسه ریخته شد و کل داستان‌های اصولگرایان در زمینه‌ی سخت‌گیر‌های حجابی، در مضیقه‌ی اجرایی قرار گرفت.

با شیب ملایم به سمت دوم خرداد ۷۶
در مجموع به نظر می‌رسد آقای پزشکیان با شیب ملایم، در مورد مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، در حال طی مسیر اصلاح‌طلبان و تکرار حماسه‌ی دوم خرداد ۷۶ است و احتمال می‌رود که در روزهای آینده و با طرح‌های جدی‌تر در مناظرات، که رویایی تمام قد نمایندگان طیف‌های مختلف جامعه را باعث می‌شود و حضرات مجبور می‌شوند حقایق بیشتری را با صراحت کامل‌تر بیان کنند، خورشید اصلاح‌طلبی خویش را بیش از پیش از محاق ابر بیرون آورد و آن را در دست بگیرد و به جوانان، زنان، سیاسیون، نخبگان دانشگاهی، مهاجران ایرانی چشم‌انتظار گشایش فرهنگی و سیاسی و بسیاری دیگر از تحول‌خواهان کشور که دنبال تغییرات وسیع سیاسی، اقتصادی، تنش‌زدایی بیرونی و تحولات عمیق داخلی هستند نشان دهد.
هر چه بشود و هر اتفاق و رویدادی پیش رو باشد، ما قطعا به آقای پزشکیان رأی می‌دهیم چون معتقدیم فقط ایشان به اصل آزادی بیان و رسانه، شفافیت امور، عدالت اجتماعی، اجرای اصل ۴۴ که به قول رهبر فرزانه، یک انقلاب اقتصادی است و کاهش تورم سرسام‌آور اقتصادی که ضعفا و تهیدشتان را زمینگیر کرده معتقد است و به دلیل سوابق تقنینی ۱۵ ساله و سابقه‌ی اجرایی در سطح وزارت، به همه‌ی امور کشور وقوف دارد و همه‌ی محدودیت‌ها و مضایق رئیس جمهور را می‌شناسد و با علم به این محدودیت‌ها، به میدان آمده است.