سعید صفارائی – خبرنگار
در روزهای اخیر، تصاویری از دیوارنگاره معروف ضدآمریکایی در خیابان کریمخان تهران، واقع در تقاطع خیابانهای استاد نجاتاللهی و سپهبد قرنی، در شبکههای اجتماعی و رسانههای بینالمللی دستبهدست شد.
این دیوارنگاره که از دهه نخست انقلاب اسلامی با طرح پرچم آمریکا، نمادهای موشک، جمجمه و شعار «مرگ بر آمریکا» به زبان انگلیسی مزین شده، به نمادی از هویت انقلابی و ضدیت با سیاستهای ایالات متحده تبدیل شده است.
اما انتشار تصاویر کارگران در حال رنگآمیزی این دیوار، شایعاتی را برانگیخت که حکایت از پاکسازی تدریجی نمادهای ضدآمریکایی در ایران داشت؛ شایعاتی که با توجه به ازسرگیری مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان، معنایی سیاسی یافت.
روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی به این موضوع پرداخت و تلویحاً چنین القا کرد که ایران همزمان با مذاکرات دیپلماتیک، در حال حذف آرام نمادهای ضدآمریکایی از فضاهای عمومی است.
این گمانهزنی با استناد به اتفاقات دیگری تقویت شد از جمله خبر پاک شدن طرح پرچم آمریکا از کفپوش محل تردد در نهاد ریاستجمهوری و فیلمی از راهپیمایی روز قدس ۱۴۰۴ که نشان میداد شعار «مرگ بر آمریکا» کمتر از «مرگ بر اسرائیل» تکرار شده است.
این رویدادها در کنار هم، این تصور را در مخاطبان جهانی ایجاد کرد که ایران در حال تغییر رویکرد ایدئولوژیک خود نسبت به آمریکا است.
بااینحال، واقعیت ماجرا بهسرعت روشن شد. سازمان زیباسازی شهرداری تهران اعلام کرد که هیچ شعاری از دیوار کریمخان پاک نشده و رنگآمیزی جدید صرفاً برای مرمت و نوسازی این اثر قدیمی انجام شده است. به گزارش همشهری، این دیوارنگاره به دلیل فرسودگی ناشی از عوامل محیطی نیاز به بازسازی داشت و شهرداری منطقه ۶ از اسفند ۱۴۰۳ پروژه مرمت آن را آغاز کرده بود. کاربران شبکههای اجتماعی، از جمله در پلتفرم ایکس، نیز با انتشار تصاویری از دیوار نوسازیشده، شایعات پاکسازی را رد کردند و تأکید داشتند که شعار «مرگ بر آمریکا» همچنان پابرجاست. یکی از کاربران نوشت: «این دیوار مرمت شد تا بگوید تا وقتی آمریکا جنایت میکند، مرگ بر آمریکا از در و دیوار شنیده خواهد شد.»
این ماجرا بار دیگر نشان داد که چگونه روایتهای رسانهای میتوانند از یک اقدام ساده، تفسیرهایی سیاسی بسازند.
در حالی که مذاکرات ایران و آمریکا در جریان است، حساسیتها نسبت به نمادهای انقلابی در ایران افزایش یافته و هر تغییر ظاهری در این نمادها میتواند به سوءتفاهمهای بزرگ منجر شود و این درس مهمی برای رسانهها و مخاطبان دارد:
در فضای پرتنش دیپلماتیک، شتاب در قضاوت و اعتماد به روایتهای یکجانبه میتواند به تحریف واقعیت منجر شود.
دیوار کریمخان همچنان ایستاده است، با همان پیام قدیمی، اما با رنگی تازه.
نوسازی یا پاکسازی؟
برچسب ها
بازگشت خطبهخوان و نوبت پاسخگویی دولت پس از جنگ 12 روزه
خطبههایی برای تطهیر
گرماب نه اورژانس دارد نه آتشنشانی
مادری که سوخت تا فرزندش نسوزد
خطبههایی برای تطهیر
خاتون شرق- در روزگاری که سکوت، فریاد خاموش یک ملت است، تریبون نمازجمعه بار دیگر به صحنه بازگشت کاظم صدیقی تبدیل شد؛ چهرهای که بیش از آنکه صدای نقد باشد، پژواک نادیده گرفتن مطالبات مردمی و حساسیت افکار عمومی است.
اینترنت، خط قرمز جمهوریت
خاتون شرق- در میانه جنگی که سایهاش بر سراسر کشور افتاده بود، نتایج نظرسنجیها پیام روشنی داشت: مهمترین دغدغه نیمی از مردم، نه امنیت غذایی یا گرانی، بلکه نبود اینترنت بود. این دادهها نه تنها هشداردهندهاند، بلکه نشان میدهند که اینترنت دیگر یک کالای لوکس یا ابزاری تفننی نیست، بلکه بخشی از بافت زندگی مردم شده است؛ ضرورتی هموزن آب و برق. با این حال، آیا میتوان به بهانه وفاقی مبهم، حقوق مردم را در برابر نهادی همچون شورایعالی فضای مجازی ـکه ترکیب و فرآیند تصمیمگیریاش روشن و شفاف نیستـ نادیده گرفت؟
مادری که سوخت تا فرزندش نسوزد
خاتون شرق- در میان قابهای سوختهی زندگی، گاهی چهرهای پیدا میشود که نه فقط آتش را تاب میآورد، بلکه از درون آن دوباره متولد میشود؛ چهرهای چون ملیکا گرمابی، زنی از گرماب که در روزی داغ، وقتی آتش بر جان خانه همسایه افتاد خودش را به دل شعلهها انداخت تا کودکی را نجات دهد. اما آنچه برای او باقی ماند، نه فقط زخمهایی عمیق بر تن، که حسرتی عمیق در دل بود؛ چرا که در میان آن دود و هُرم آتش، پسرش محمدعرفان دیگر بازنگشت.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.