محبوبه ذالیانی
این بخشی از درد و دل نسل جدید زنانی است که فشار کار بیرون و داخل منزل باعث شده از خانه تکانی فراری باشند. شروع فصل خانه تکانی برای این قشر فقط و فقط به معنی پایان یافتن همان ساعات اندکی بود که برای فراغت خود در طول یک شبانه روز پیدا می کردند. دکتر طاها مسلمی روانپزشک و استاد دانشگاه درباره تقسیم وظایف در منزل که منجر به افزایش روحیه نشاط زنان می شود حرف های جالبی برای گفتن دارد. بخوانید.
کار کردن در دو شیفت و داشتن دغدغه های بیرون و داخل خانه باعث میشود زنان همیشه خسته باشند و برای پرداختن به نیازها و علایق شخصی خود وقت کافی نداشته باشند. غافل از اینکه داشتن لحظه ای فراغت و انجام کارها و تفریحاتی که مورد علاقه شان است؛ نه تنها احساس رضایت از خودمیدهد که باعث میشود آنها به این واسطه نگاه مثبتی به زندگی داشته باشند و به شکلی هدفمند و با احساس آرامش و امنیت بیشتر کار و فعالیت خود را ادامه دهند. اما از اواخر بهمن و اوایل اسفند که زمزمه خانه تکانی برای عید از راه می رسد در واقع شروع قصه پر غصه زنان و بویژه شاغلین است و اندک زمانی که آنها برای خود و کارهای شخصی داشتند را از آنها می گیرد. هماهنگ کردن کار بیرون از منزل با خانه داری و رسیدگی به امور منزل و فرزندان مصیبتی عزما برای زنان شاغل است حالا وقتی خانه تکانی هم به آن اضافه شود کارها بیش از پیش پیچیده و درهم تنیده می شود.
دکتر مسلمی صحبت های خود را با نوع همکاری زوجین در جامعه آغاز می کند و میگوید: «مشارکت زنان در کار بیرون از منزل، منجر به مشارکت مردان در کارهای منزل نمیشود و اشتغال زنان تنها مسئولیتهای آنان را افزایش میدهد و اگر مردان تنها در بیرون از خانه کار و فعالیت میکنند زنان در دو شیفت یعنی هم بیرون از خانه و هم داخل خانه مشغول به کار هستند. این در حالی است که در روزهای تعطیل و با وجود حضور خانم در خانه، نه تنها از مشغله آنها کاسته نمیشود که انجام کارهای عقبافتاده منزل به کارهای روزمره نیز افزوده میشود و خستگی و مشغله آنها را مضاعف میکند. در این بین اگر برنامه سفر هم ریخته شود به زنان فشار بیشتری وارد میشود چراکه باید امور مختلف را با هم هماهنگ کنند و افراد را در جایگاههای خود قرار داده و مسئولیتهای هر یک از اعضاء را به آنها آموزش بدهند.»
دکتر مسلمی قرار گرفتن در موقعیت های مختلف را عاملی میداند که باعث ایجاد دوگانگی در شخصیت زنان میشود. «زنان جامعه ما بواسطه مسئولیت های مختلفی که بر دوش دارند نقش های مختلفی را بازی میکنند. همسر مهربان، خانم خانهدار، مادر دلسوز، کارمند منظم و دختر و عروس (که در مراحل بعدی قرار میگیرد) نقشهایی هستند که یک زن برعهده دارد. از یک سو انجام کارهای خانگی مثل نظافت خانه، آشپزی، بچهداری و مراقبت از سایر اعضای خانواده و از سوی دیگر نقش یک منشی یا کارمند و در موارد بالاتر یک مدیر، دکتر یا مهندس را بازی کردن در دراز مدت باعث سردرگمی و به مرور، دوگانگی شخصیت آنها میشود.»
قسمت جالب ماجرا زمانی است که اشتغال در بیرون از منزل، وقت زنان را برای انجام کارهای خانگی و امور مربوط به فرزندان، محدود میکند آن وقت است که خانم خانه مجبور میشود برای جبران کاستیها بیش از گذشته از خود مایه بگذارد و این یعنی فشار جسمی و روحی بیشتر. دکتر مسلمی تقسیم کار خانه در خانواده و انجام مشارکتی آن را از جمله عوامل تأثیرگذار در افزایش روحیه نشاط و سرزندگی در زنان میداند: «نحوه تقسیم کار در خانه در کنار ارزشها، نگرشها و گرایشهای مذهبی زوجین به اضافه تعداد فرزندان خردسال در ارتباط مستقیم با روحیه زنان است. تقسیم کار در خانه نه تنها باعث ایجاد همدلی میان زوجین میشود که از حجم کاری که عرفاً به عهده زن است کم میکند و همین موضوع باعث میشود فرد زمان بیشتری را به خود و به اوقات فراغت خود اختصاص دهد. البته بد نیست به این نکته توجه داشته باشیم که اشتغال زنان و میزان درآمد آنها در ایجاد زمانهایی برای خودشان موثر است.»
این روان پزشک در این باره این طور توضیح میدهد: «هماهنگ کردن کار خانه و بیرون، نوع و موقعیت کار، ساعات کار، تعداد و سن فرزندان از جمله مواردی است که در تعیین ساعت و مدت زمان فراغت زنان تأثیر بسزایی دارد. در واقع اوقات فراغت زنان به نوعی از اشتغال آنها تأثیر میگیرد. با این حال اشتغال زنان بر دسترسی آنان به فراغت، درآمد قابل مصرف، همراهی با دوستان یا همکاران برای گذراندن فراغت بیتأثیر نیست. در واقع درآمد زنان در حفظ استقلال و برخورداری آنها از حق انتخاب و تصمیم گیری در فعالیتهای زندگی روزمره از اهمیت خاصی برخوردار است. از این رو کار بیرون مزایای مهمی در احساس ارزشمندی و افزایش اقتدار زنان در خانه دارد.»
منش هر مرد در میزان فراغت زن نقش مهمی بازی میکند
در هر دستش چند نایلون با محتوای مختلف قرار داشت. حسابی خرید کرده بود. اما موضوعی که باعث جلب توجه اطرافیان میشد عجله یا بهتر است بگویم سرعتی بود که در راه رفتن داشت. انگار میخواست هر چه سریعتر از سنگینی باری که برای یک خانم کمی زیاد بود خلاص شود. به محض رسیدن به خودرو و باز کردن در صندوق عقب نایلونها را با زحمت بلند و در عقب ماشین رها کرد. نفس عمیقی کشید، در عقب را با خستگی بست و به داخل ماشین رفت و پشت فرمان لم داد. رعنا جوانی ماه گذشته ۳۵ ساله شد. ۱۰ سال از زندگیاش میگذرد و ماحصل این مدت، یک دختر ۸ ساله است. رعنا مثل خیلی از زنان شاغل مسئولیتها یا بهتر است بگویم نقشهای مختلفی را در زندگی بازی میکند. اما علاوه بر نقشهای مادر، همسر، زن خانهدار و کارمند، نقش دیگری بر عهده دارد. او دانشجوی کارشناس ارشد رشته مدیریت شهری است. بنابراین در کنار تمام فعالیتهایی که انجام میدهد باید زمانی را برای مسیر رفت و آمد و حضور در دانشگاه در نظر بگیرد و صدالبته درس هم بخواند. «هرچند که همسرم در کارهای خانه اصلاً کمک نمیکند اما کار خانه به هیچ وجه باعث خستگی من نمیشود. درس خواندن را هم آنقدر دوست دارم که با وجود فاصله چند سالهای که بین مدرک کارشناسی تا ورودم به مقطع کارشناسی ارشد افتاد باز هم تصمیم گرفتم آن را دنبال کنم و ادامه بدهم. تنها موضوعی که حس میکنم باعث فرسایش من میشود کار در بیرون از منزل است. هر چند که با توجه به روحیهام باید در بیرون از منزل هم فعالیت داشته باشم ولی اعتراف میکنم که به شدت انرژی من را میگیرد.»
موارد مختلفی در داشتن اوقات فراغت و نحوه گذراندن آن دخیل است. این استاد دانشگاه رشد شخص در خانواده و طبقه ای خاص را اولین موضوعی میداند که بر انتخاب اوقات فراغت زنان بسیار موثر است. «در واقع منش هر فرد در میزان و نحوه فراغت زنان نقش مهمی بازی میکند. وضعیت خانوادگی افراد، گروه سنی، هویت قومی بر اختصاص دادن زمانی به عنوان فراغت بسیار مهم است. این در حالی است که علایق و سلیقه افراد نیز ابزارهایی برای نشان دادن تمایز و تشخیص اجتماعی آنهاست.»
دکتر مسلمی سبک زندگی و تحصیلات فرد را در گذراندن هدفمند اوقات فراغت موثر میداند: «هرچه سبک زندگی زنان نوگراتر و تحصیلات زوجین بالا باشد وقت فراغت به موضوعی تبدیل میشود که وجود آن در زندگی الزامی است. البته حالا که صحبت از شوهر شد بهتر است مخاطبان بدانند که این فرد نقش موثری در داشتن اوقات فراغت زن ایفا میکند.»
وی ادامه میدهد: «در جامعه ما، اعمال صلاحدید شوهر در کارهای همسرش از پشتوانه شرعی، عرفی و قانونی برخوردار است. این صلاحدید در خصوص تعیین مدت زمان و نحوه گذراندن فراغت زنان اعمال میشود. البته این در حالی است که زنان کاملاً این نوع رفتار را پذیرفته و به سوال و جوابهای مردان تن میدهند. در حقیقت داشتن اوقات فراغت برای هر زنی با دخالت شوهرش و سن او رابطه معکوس دارد. این به معنی این است که هر چه مرد در امور مربوط به همسرش از جمله اوقات فراغت، حساسیت به خرج دهد و بیشتر دخالت کند به مرور زمان این موضوع یعنی وقت فراغت محدود خواهد شد. ناگفته نماند هرچه سن مردان بالاتر میرود زمانی که باید برای تفریح و سرگرمی خانواده درنظر بگیرند کمتر میشود. در واقع آقایان بعد از گذراندن سن ۳۰-۲۷ سال پیشرفت در کار و ارتقاء رتبه کاری را نسبت به اوقات فراغت خانواده و همسر در اولویت قرار میدهند.»
اشتغال راهی برای فراغت کمتر
اکثر اوقات میبینمش. مسیر رفت و آمدش همیشه ثابت است. سرش را رو به زمین خم میکند و بدون توجه به اطرافش میرود و میآید. شاد به نظر نمیرسد؛ در چهره اش نگاهی ثابت وجود دارد و این طور برمیآید که در حال فکر کردن به موضوع مهمی است. مژگان ۴۴ سال دارد و ۲ دختر ۱۷ ساله و ۱۲ ساله دارد. او برنامه یک روز غیرتعطیل خود را این طور تعریف میکند: «صبح ها ساعت ۴:۳۰ از خواب بیدار میشوم و ناهار بچه ها را حاضر میکنم. خیلی اوقات احتیاج دارم به جای درست کردن ناهار نیم ساعت بیشتر بخوابم ولی وقتی فکر میکنم بچه ها ظهر از مدرسه برمیگردند و خسته و گرسنهاند آنها را به خودم ترجیح میدهم. ناهار را که حاضر کردم؛ نوبت آماه کردن صبحانه و بعد هم بیدار کردن دخترها و همسرم میشود. همه ما بین ساعت ۷ تا ۷:۳۰ از خانه خارج می شویم. حدود ساعت ۵ برمیگردم خانه. همسرم معمولاً تا ساعت ۸-۷ اضافه کار میماند. وقتی میرسم خانه، شام میگذارم و بقیه کارهای خانه را انجام میدهم. اگر حوصله داشته باشم خرید هم میروم در غیر این صورت آن را به یک روز دیگر موکول میکنم. یک ساعت بعد از رسیدن همسرم شام میخوریم. معمولاً ۱۵ دقیقهای طول میکشد تا سفره را جمع کنم و ظرفها را بشورم. اگر خسته نباشم سعی میکنم زمانی را با دخترها بگذرانم در غیر این صورت تلویزیون نگاه میکنم و ساعت ۱۱ تا ۱۲هم بخواب میروم.»
وابستگی تفریح به شرایط خانواده
اگر بپذیریم که جنسیت، یکی از عوامل تاثیرگذار در میزان و نحوه گذراندن اوقات فراغت است، به این نتیجه خواهیم رسید که زنان بعد از ازدواج به دلیل عهده دار شدن نقش های مادری و همسری از فراغت کمتری برخوردار میشوند. در واقع خود زنان به ناچار اما با شکوه و شکایت میپذیرند که با ازدواج و تشکیل خانواده علایق فراغت آنان محدود میشود. این روان پزشک در این باره میگوید: «یکی از محدودیت های آشکار در زمینه فراغت زنان شاغل و دارای فرزندان خردسال، کمبود زمان است. برای زنان، فراغت، فواصل زمان باقیمانده از کار خانگی است که آن هم به دلیل کمبود وقت، تفاوت آن با زمان کار و فعالیت محسوس نیست. حتی در مواردی برای زنان متأهل و شاغل، فراغت و تفریح به شرایط خانواده وابسته میشود.»
فشار تطابق با الزامات کار بیرون، در کنار تلاش برای حفظ استاندارد بالا در کار خانه و نگهداری از فرزندان، فرصتی برای تفریح در طول یک هفته کاری به جای نمیگذارد. تازه شرایط وقتی سخت میشود که در عین یک مادر خوب بودن باید مشکلات یک کارمند خوب بودن را تحمل کرد. با توجه به تمام این شرایط زنان در صورتی میتوانند از فراغت برخوردار شده و از آن لذت ببرند که پاره ای از ویژگیهای خاص زندگی مردان برایشان فراهم شود. این استاد دانشگاه درباره تفاوت زمان کار زنان و مردان میگوید: «مردان معمولاً با پایان ساعت کاری، مسئولیتشان هم به پایان میرسد به این خاطر میتوانند در داخل یا خارج خانه به فعالیتهای فراغتی بپردازند. اما زنان بعد از پایان ساعت کار در بیرون از منزل و به محض رسیدن به خانه، ساعت کار در خانه شان شروع میشود. همین موضوع فرصتی به عنوان فراغت را از آنها میگیرد.»
دکتر طاها مسلمی در پایان این طور نتیجه گیری میکند: «زنان به زمان کافی، کاهش کارهای تکراری و کسل کننده روزمره، استقلال مالی، فراغت نسبی از مسئولیت های بی پایان مادری، اعتماد به نفس و شایستگی فرهنگی برای داشتن روحیه بالا و نشاط و شادابی نیاز دارند.»