تا بهار صبر کن باندینی
حالا کتاب تا بهار صبر کن باندینی، اولین رمان جان فانته در دستان شما است
اول آبان ماه روز بزرگداشت بیهقی
تاریخ بیهقی از شاهکارهای ادب فارسی به شمار می رود.
مخاطب امروزی دنبال قصههای تازه است
بحث فراداستانی را هم باید مواظب باشم تا با داستان مخلوط نشود. دوست دارم بیشتر داستان بنویسم و کارم قصه داشته باشد نه اینکه وسطهای کار، رها شود
باب هنر: از افلاطون تا هگل
در عشق اختیاری نیست و همه چیز ندانسته و مجهول رخ میدهد. گویا چشم و گوش و ذهن همه مفتون معشوق هستند
شاید سرنوشت این طور نوشت
مینافتحی، متولد تهران، بزرگ شدهٔ مشهد و بیست و چهار سال است که در کنار همسر و سه فرزند ساکن کالیفرنیای امریکا است. رشته تحصیلی ایشان روانشناسی بالینی است در مقطع فوق لیسانس و در حال حاضر هیپنوتراپیست، مشاور و لایف کوچ می باشد.
شعری از محمد جلیلوند (میم جیم)
صفحه فرهنگ و ادب خاتون شرق افتخا دارد یبا رویکردی تازه و حمایت از شاعران سراسر کشور اشعار برگزیده ارسال شده را پس از بازنگری در بخش شعر نشریه منتشر نماید. چندی پیش از الیگودرز لرستان جناب آقای جلیلوند که سایت ما را دنبال می کند شعری کوتاه ارسال فرمودند که تقدیم می گردد. در ضمن با این بزرگواران بر اساس فرصت و نوبت گفت و گوهایی نیز انجام می گردد تا بدین وسیله بتوانیم با افتخار در خدمت همه ی فعالین زحمتکش عرصع فرهنگ و ادب باشیم.
روشنگری یکی از وظایف ادبیات است
از چند سال پیش در بخش ادب و فرهنگ و صفحه ادبی خاتون شرق شروع کردم به انجام گفت و گو با شاعران و نویسندگان و هنرمندان. از یک جایی به بعد تعداد گفت و گو و تمایل دوستان به انجام گفت و گو به گونه ای گردید که روزی لااقل دو ساعت به این کار اختصاص داده می شد و تا کنون بیش از هفتاد گفت و گو منتشر شده به شکل کاغذی و تعداد زیادی از آن ها در سایت باز نشر شده اند و همچنان بیش از 100 گفت و گو باقی مانده است ... با سر کار خانم هیلدا احمدزاده گفت و گویی انجام داده بودیم پیش از انتشار کتاب «تنم از این قفس بزرگتر است»، ایشان دارای تحصیلات ِحقوق ثبت و مؤلف ۴ کتاب مشترک با نامهای: اقتراح ادبی، ستارههای شمالی، گنجینه و درسایه ی غزل و همینطور دو مجموعهی شعر مستقل با اسامی: «مرگ یک اتفاق معمولی ست» و «دلهرههای جهنمی»...که حالا این گفت و گو را که در آن نکات بسیار ارزشمندی در حوزه شعر و ادبیات معاصر توسط ایشان ذکر گردیده تقدیم شما بزرگواران می شود.
تالار قندریز: تجربهای در عرضۀ اجتماعی هنر
تالار قندریز یک نمونهی مطالعاتی استثنایی برای فهم فاصله و موقعیت فیگور روشنفکر_هنرمند نسبت به جامعهی بزرگتر، و جامعهی بزرگتر نسبت به اوست.
از خودسانسوری تا نادیده گرفتن چه قدر فاصله است؟
همه اینها را گفتم که جلوگیری نمایم از اینکه با عصبانیت پاسخ مرا بدهید و بهجای آن کمی بی اندیشید به نوع رفتارهایتان با من ِنوعی!